خلاصه ماشینی:
"نکتهها و لطیفهها تهمت عشق پیر طریقت را پرسیدند که در کار«آدم»چه گویی؟در دنیا تمامتر بود یا در بهشت؟ گفت:«در دنیا تمامتر بود از بهر آنک در بهشت،در تهمت خود بود و در دنیا در تهمت عشق!» «کشف الاسرار» اهل کمال یک چند در این مدرسهها گردیدم از اهل کمال نکتهها پرسیدم یک مسئلهای که بوی عشق آید از آن در عمر خود از مدرسی نشنیدم «شیخ بهایی» (به تصویر صفحه مراجعه شود) نسل میمون کشیشی برای بچهها موعظه میکرد و راجع به پیدایش انسان و خلقت بشر،روایاتی میگفت.
یکی از بچهها که پدرش استاد علوم طبیعی بود و از پدر خود در اینباره حرفهایی شنیده بود،از این اختلاف عقیده تعجب کرد و بلند شدو گفت:«پدر مقدس!ولی بابای من میگوید که ما از نسل میمون هستیم!» کشیش او را با اشاره وادار به نشستن کرد و جواب داد:«پسر جان!امور خانوادگی شما به ما مربوط نیست!» «لبخند» صیانت نفس هرکس نفس خود را صیانت نکند،علم او وی را سود ندارد."