چکیده:
نگارنده در این مقاله، نظریه آقای کدیور را با عنوان «حکومت انتصابی» که در شماره دوم مجله آفتاب
به چاپ رسید مورد نقد و بررسی قرار داده است.
نویسنده با تبیین أشکال مختلف قیاس که در استدلالهای آقای کدیور مورد استناد قرار گرفته است،
چگونگی مغالطات به کار گرفته شده در آن مقاله را برشمرده و با تشریح انواع قیاسها در علم منطق، این امر را
به اثبات رسانده است که قیاس مورد استناد در مقاله یادشده، از صور عقیم آن میباشد.
خلاصه ماشینی:
"و از صور عقیم آن میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: الف) با نفی مقدم نفی تالی ب) با اثبات تالی اثبات مقدم کدیور (با دقت در قیاس ذکر شده) از نفی مقدم، انتاج نفی تالی را آورده که این صورت از صور عقیم است و یقینا با کوچکترین توجهای این مطلب به دست میآید و دیگر نیاز به بحثهای خاص نیست و صور عقیم (الف) در صورتی منتج است که لازم و ملزوم (عصمت و انتصاب) مساوی باشند که این مقاله این تساوی را نیز با استفاده از عبارات خود کدیور رد میکند.
ذکر این نکته ضروری است که استدلال فوق بیانگر این مطلب است که عصمت از مصداقهای امور خفیه شمرده شده است؛ یعنی اگر چندین امر خفیه موجود باشد، یکی از مصداقهای آن، عصمت است و میتوان چندین امر خفیه دیگر را نام برد که نتیجه ذیل به دست میآید: الف) در هر امر خفیه که فقط خداوند از آن مطلع است، ما نیاز به جعل سلطانی خداوند یا نصب او داریم.
کدیور در نتایج این استدلال دچار مغالطه شده و قضیه ذیل را نتیجه گرفته است (قضیه مذکور تحت عنوان گزاره ب میآید): ب) اگر در تصدی یک مقام، عصمت شرط نباشد، انتصاب از جانب خداوند لازم نیست (جعل سلطانی نمیخواهد).
(1) بر اساس این مغالطه، نویسنده در مقالات بعدی، نتایجی را مطرح میسازد که به صورت گذرا و کوتاه، در این مقاله مورد نقد قرار میگیرد تا انشاء الله در جای خود به تفصیل بیان شود: قیاس اول: مقدمه اول: در حکومت اسلامی ایران، در تصدی یک مقام، تمسک به انتخاب شده است."