چکیده:
عصمت پیامبر(ص) از موضوعاتی است که در مباحث قرآنی, به ویژه در خلال تفسیر آیاتی که
در ظاهر با عصمت آن حضرت منافات دارند، به تفصیل مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است.
آیات دهگانة نخست سورة عبس از جمله این موارد است، با این تفاوت که میتوان ادعا
کرد برخلاف آیات دیگر که به خوبی تبیین شده، تفاسیری که در ذیل آیات مذکور آمده
است، همة ابهامات مطرح پیرامون تنافی آیات یادشده با عصمت پیامبر و اخلاق
بزرگوارانة ایشان را نمیزداید و روح تشنة انسان حقیقتجو را سیراب نمینماید.
در این مقاله, ابتدا آرای تفسیری مشهور پیرامون آیات و ابهامات و نواقص هر کدام
مطرح شده, سپس عصمت پیامبر(ص) در آیات یاد شده با بیانی متفاوت، به گونهای که
تمامی ابهامات را برطرف نماید، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
The infallibility of the Prophet Muhammad has been accepted by almost all of the Muslim theologians. But the first ten verses of surat al-'Abas seem to be contrary to their attitudes. This paper will discuss firstly various comments of different interpretators of Qur'an in this relation، then criticizes them and finally gives a new interpretation of these ten verses which is consistent with the infallibility of the prophet Muhammad.
خلاصه ماشینی:
"1. مهمترین استدلالهای این مفسران بر عدم منافات این آیات با عصمت پیامبر(ص): الف- روی درهم کشیدن و عبوس شدن با گشاده رویی برای نابینا یکسان است، زیرا از این کار رنجی نمیبرد و در میان جمع سبک نمیشود؛ پس گناه نیست (16، ج: 5، ص: 437)؛ ب- آنچه آن نابینا انجام داد نوعی سوء ادب بود؛ پس تأدیبش با رویگردانی از او فینفسه کار خوبی بود؛ اما از آن جهت که ممکن بود توهم شود که رسول اکرم(ص) برای فقرش از او اعراض کرده و برای ثروت و ریاست اشراف و به منظور احترام و تعظیم به آنها روی آورده، برای رفع این توهم، خداوند متعال آن بزرگوار را عتاب نمود (10، ج: 10، ص: 332)؛ ج- بر فرض نزول این آیات در باره پیغمبر(ص)، عتاب بر «ترک اولی» خواهد بود (همان)؛ ح- ممکن است مقصود از آیات, رنجاندن کفار و قطع امید آنها از موافقت پیغمبر با ایشان و نکوهش آنان بر تحقیر مؤمنین باشد؛ د- این عتاب و عتابهای مانند آن به هیچ وجه، حتی به طور ضمنی یا التزامی، از مقام پیامبر نمیکاهد؛ وگرنه میتوانست از طریق وحیهای غیرقرآنی به آن حضرت ابلاغ شود؛ ذ- این عتابها نه تنها از شأن آن حضرت نمیکاهد, بلکه فواید بسیاری بر آن مترتب است؛ از جمله: ذ1- اینگونه خطابها شدت محبت و توجه حقتعالی را نسبت به آن جناب میرساند، به گونهای که در مقابل کوچکترین موردی که ترک یا انجام آن سزاوارتر است به او هشدار میدهد و آگاه میسازد، چنان که پدری که عنایت ویژهای به تربیت فرزند دارد چنین میکند؛ ذ2- اینگونه عتابها پیامبر را متوجه میسازد که تحت مراقبت شدید حضرت حق قرار دارد و حسابش از دیگران جدا است؛ پس این سختگیریها از اسباب قوی و مهم عصمت است؛ ذ3- اینگونه سخنهای عتاب آلود نسبت به پیامبر(ص) خود بزرگترین دلیل بر حقانیت آن حضرت است و این که قرآن ساخته و پرداختة ذهن او نیست؛ زیرا هیچکس خود را بر افکار درونی و اعمال پنهانی خود توبیخ و سرزنش نمیکند."