چکیده:
در این مقاله،چاپ دوم یک منبع درسی دانشگاهی باارزش در زمینه نظریههای مختلف مطرح در موضوع روابط بینالملل نقد و بررسی شده است.گذشته از ویژگیهای مثبت این کتاب که آن را در ردیف بهترینهای منابع فارسی موجود در موضوع نظریههای روابط قرار داده،وجود چندین اشکال و ایراد که بعضی از آنها مهم و قابل توجه است،لزوم بازنگری در چاپهای بعدی این اثر را اکیدا توصیه میکند.علاوه بر چندین ایراد املایی و دستوری در متن کتاب که مانع روانی و سادگی مطلب شده،نویسنده درحدود یک سوم از کتاب را به بحث منطق صوری و اموری اختصاص داده است که چندان ضرورت و ارتباط مستقیمی با توصیف و تبیین نظریههای رایج ندارد؛بهویژه اینکه خود نویسنده هم در رد یا قبول هیچیک از نظریهها،از این بحث خود بهره نبرده است و در پایان توجه به همه این نظریهها را بهعنوان یک راهکار کثرتگرایانه توصیه میکند.در این مقاله، تلاش شده است نقاط قوت و ضعف این اثر در زمینههای شکلی،نگارشی و متنی در توضیح،ترجمه و معادلسازی،تضاد و تناقضگویی و منبع، استخراج و معرفی شود.
خلاصه ماشینی:
"این کتاب در میان آثار مشابه--نظیر نظریههای مختلف در روابط بینالملل اثر پیشین خود وی(که از سال 1368 تاکنون دست کم برای سه بار متوالی در نشر سفیر چاپ و منتشر شده)،نظریه معاصر روابط بینالملل اثر جوزف فرانکل،نظریههای کلان روابط بینالملل اثر احمد نقیبزاده و نظریههای متعارض در روابط بینالملل اثر جیمزدوئرتی و رابرت فالتزگراف--یکی از کتابهای دانشگاهی مفید و لازم برای دانشجویان و مدرسان این حوزه علمی است.
مؤلف در صفحه 20(بند 1)،در استشهاد به منطقی و تجربیبودن نظریهپردازی علمی در روابط بینالملل،به یک شاعر عارف(حافظ)روی آورده و جنگ هفتادودو ملت را بیمنطق دانسته؛و این،نقض غرض است،چرا که حافظ احتمالا از طریق شهود(نه تجربه)،به بیمنطقبودن جنگ هفتادودو ملت پی برده بود درحالیکه نهایت تلاش نویسنده این بوده است که استفاده از ابزار تجربی(نه شهود و عرفان)را در شناخت مسائل علوم سیاسی و روابط بینالملل ترویج دهد.
ارزیابی نهایی بهنظر میرسد که برای درس نظریههای روابط بینالملل در سطح کارشناسی، نیازی به اثبات یا رد نظریههای روابط بینالملل نیست بلکه صرف آشنایی دانشجویان با نظریههای متعدد و مختلف،بهروشنی به آنان نشان میدهد که اگر یک نظریه کامل و بدون عیب و نقصی وجود میداشت که همه دانشمندان علوم سیاسی و روابط بینالملل آن را پذیرفته بودند،دیگر این همه نظریههای گاه ضد و نقیض صادر نمیشد؛بهویژه اینکه آشنایی با انواع قضایا و گزارههای مختلف منطقی،خود به فراگیری درسهای منطق و فلسفه نیاز دارد و چنین درسهایی برای دوره کارشناسی علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشبینی نشده است و کسی نیز از دانشجوی این مقطع انتظار تجزیه و تحلیل نظریهها و ابتکار نظریه جدید ندارد."