چکیده:
در ظلمتکده حکومت پهلوی دوم، ایران به عنوان متحد ردیف اول و ژاندارم امریکا در منطقه، نقشآفرینی
میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نظام نوپای جایگزین، ضمن در پیش گرفتن جهتگیری اعتراضی «نه
شرقی، نه غربی» در سیاست خارجی و خروج از اردوگاه ایالات متحده و غرب، رویه استقلالطلبی را پی
گرفت. واشنگتن نیز با از دست دادن تهران، از صبحگاه پیروزی انقلاب تاکنون با انجام اقدامات خصمانه
متعدد، بر خوی مداخله گرایی خود تأکید ورزیده است. روابط و مناسبات ایران و امریکا پس از انقلاب، در
نتیجه تقابل خطمشی استقلالطلبی ایران و خصیصه مداخلهگرایی و برتریطلبی امریکا در گذر زمان، دیوار بی
اعتمادی میان آنها را به بالاترین سطح رساند که ناگفتهها و ابهامات متعددی پیرامون برخی وقایع رخ داده،
وجود دارد.
یکی از این حوادث، افشای تلاشهای مخفی امریکا برای برقراری رابطه پنهانی با جمهوری اسلامی ایران
در 11 آبان ماه 1365 (2 نوامبر 1986 م.) بود که با ورود ناگهانی مک فارلین، رییس شورای امنیت ملی
ریگان رییس جمهور وقت امریکا، به تهران در 4 خرداد 1365 (25 مه 1986 م. پنج ماه قبل از افشای آن)
صورت پذیرفت. این واقعه که در ایران به «ماجرای مک فارلین» و در ایالات متحده به «ایران گیت» و «ایران
کنترا» نامگذاری شد، سؤالات و ابهاماتی را در پی داشت. در این مقاله، ضمن اشاره به مبانی تئوریک تاکتیک
امریکا در این واقعه، زمینهها و دلایل نزدیکی امریکا به ایران، شرح واقعی ماجرا، پیامدها و بازتابهای آن،
مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"مقدمه به دنبال ناکامی امریکا در جریان محاصره اقتصادی و توقیف داراییها، ماجرای طبس، کودتای نوژه، ترورهای کور و مقاومت سرسختانه و شکستناپذیری ایران در دو سال نخست جنگ و پس از تحقیقات همه جانبه از سوی یکی از جناحهای قدرتمند تأثیرگذار بر سیاست خارجی امریکا در شورای روابط خارجی این کشور به نام «بنیاد هریتج»(1) کلیات یک استراتژی جامع و فراگیر برای مقابله با انقلاب اسلامی تهیه شد.
(2) تکیهگاه نظری این تاکتیک بر پایه تجربه شکستهای ایالات متحده در دیگر نقاط بحرانی جهان به خصوص ویتنام بنا شد و عرصه عملکرد آن نیز در مقابله با بحرانهای عارض در صحنه سیاست خارجی امریکا نظیر مقابله با انقلاب اسلامی ایران که نتیجه مطلوب و دلخواه، با تجاوز مستقیم نظامی حاصل نمیشد، استوار بود.
ده روز پس از افشای سفر مک فارلین به تهران، «رونالد ریگان» رئیس جمهور وقت امریکا با شرکت در یک نطق تلویزیونی و مورد خطاب قرار دادن مردم ایالات متحده، با نشان دادن واکنش در برابر اتهاماتی نظیر «نادیده گرفتن منافع اعراب و چرخش به سمت ایران»، «تضعیف متحدان امریکا» و «نقض سیاست تحریم تسلیحاتی ایران از سوی واشنگتن»، سکوت معنادار دستگاه سیاست خارجی این کشور را در هم شکست.
در اولین دور مذاکرات که در ساعت 17 روز اول به مدت دو ساعت صورت پذیرفت، پس از بحث و تبادل نظر پیرامون موضوعات مختلف از جانب طرفین، مک فارلین حضور خود در ایران را به نمایندگی از سوی رئیس جمهور ایالات متحده نشانه شروع فصلی جدید در مناسبات دو کشور ذکر و اولویت اصلی را نیز ایجاد پل اطمینان بیان کرد."