چکیده:
حمله غلزاییهای قندهار در سال 1135 هـ.ق به اصفهان، پایتخت دولت صفویه و سقوط این سلسله، آغاز یک دوره طولانی بحران در تاریخ ایران محسوب می شود. در این دوره که تا تشکیل دولت قاجاریه در سال 1210 هـ.ق. ادامه یافت، بنیان دولت مرکزی در ایران فرو ریخت و فرصتی فراهم شد تا مدعیان نوینی در گوشه و کنار کشور سر برآوردند. با این همه، در فضای جدید و با اینکه دولت صفویه از بین رفته بود، شاهد صفوی گرایی و استقبال مردم از افرادی هستیم که منتسب به آن خاندان بودند.
این مقاله ضمن بررسی چگونگی این جریان، به بررسی پادشاهی شاه اسماعیل سوم صفوی به عنوان یکی از کسانی که ابتدا توسط سران بختیاری و سپس بزرگان قوم زند به شاهی برگزیده شد، می پردازد. در جریان این بررسی، ضمن پرداختن به دوره های مختلف پادشاهی اسماعیل سوم و پایان کار او، ضرورت مطرح شدن شاهی دیگر از خاندان صفویه در آغاز قرن سیزدهم هجری توسط آقامحمدخان قاجار بیان خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"با تأکید بر این ویژگی،شاهد تعداد قابل توجهی از افراد بازمانده از این خاندان هستیم که جان پری در مقالهای با عنوان ẓThe last SafavidsẒ به معرفی آنها پرداخته است(به نقل از 15/ص 275)آنان خود را به نوعی منتسب به صفویان میدانستند2که تنها و یا با کمک و یاری جویندگان نام و نان و حتی حمایت دولت عثمانی،چند روزی را صحنهپرداز نمایش غمگین ایران نیمه دوم قرن دوازدهم هجری بودند و این حکایت همچنان باقی ماند تا در نهایت قاجارها،میراث سلطنت مستبدانهء صفویه را تحت نامی جدید احیا کردند(15/ص 253).
در پاسخ به چرایی برنگزیدن شاهی دیگر از صفویان توسط کریم خان چنین به نظر میرسد که خالی شدن تخت سلطنت از شاه اسماعیل،وقفه و یا مشکلی در جریان امور اجرایی کریم خان ایجاد نکرده باشد و دوران اقامت طولانی مدت و بیاثرش در آباده،این امر را بخوبی ثابت کرده بود که وجود و عدمش در آن اوضاع یکسان است؛اگرچه تئوری واهی ادامهء سلطنت صفوی باعث وجود این وضعیت شده بود و نمیگذاشت که کریم خان بدون قرار گرفتن در موقعیتی چون نادر و مفهوم غصب سلطنت،جانشینی برای خود تعیین کند(9/ص 288).
در دورهء نادری نیز گزارشی از وجود مقام وکیل الدوله وجود دارد-برای تهماسب قلی خان جلایر -اگرچه شخصیت و سیاستهای نادر،وجود کسی را که دارای قدرتی نزدیک به او بود،نمیپذیرفت،پس از مرگ نادر بار دیگر این عنوان مرسوم شد و کرم خان زند نیز پس از غلبه بر سایر مدعیان و همانند علی مردان خان بختیاری،خود را برای کریم خان به کار برده شده است که به نظر میرسد پس از مرگ شاه اسماعیل سوم و برنگزیدن کس دیگری به جای او موجب کاربرد این القاب شده است)برای اطلاع بیشتر ر ک:36/صص 81 و 82؛38/صص 120 و 121)."