خلاصه ماشینی:
اسلام برای اینکه مردم را به عدم کفایت و نارسایی آنچه در دست دارند واقف سازد و همّت آنان را به کوشش در راه پژوهش و کاوش برانگیزد با انتقاد از کسانی که به تقلید از پدران سرتسلیم فرودآورده و راه پژوهش و تحقیق را را به روی خود بسته بودند تقلید را منافی تحقیق و قناعت به میراث نیاکان را مخالف کمال عقل و علم معرفی کند چنانکه در این آیه از سورهء مائده مینگریم: و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله ولی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه آباؤنا اولو کان آباؤهم لا یعلمون شیئا و لا یهتدون.
خاورشناسان اروپا و امریکا که از چهل سال پیش بدینطرف متوجه این جنبه از خصایص تمدن اسلامی شدهاند و سالی و ماهی نمیگذرد که در اثر کاوش درون کتابخانهها و کتابها خطّی نسخهای نادر یا موضوع تازهای را در تایید این معنی به دست نیاورند و به نثر آن همت نگمارند،امّا بقول گوستاولوبون باز حاضر نشدهاند که دندان بر جگر بگذارند و این حقیقت را یک امر اصیل ذاتی بپذیرند که دین اسلام با دانش مطلق ارتباط ذاتی دارد و اسلام را سلسله جنبان تحول علمی و فلسفی قرون وسطی بشمارند این فرزندان کلیسای قرون وسطی برای تطبیق اوضاع و احوال با منویات موروث از تربیت دیرین در کنگرهها و سیمنارها و مجلات و مقالات و کتابها به تشریح و تجزیه مطالب و ارجاع آنها به اصولی همت میگمارند که عقیدهء آنها اسلام در آغاز ظهور خود ناگزیر از تسلیم و قبول تقدم آنها شده است.
درست است که پیش از نزول قرآن بر محمد صلّی اللّه علیه و اله در جهان قدیم همواره میان دین و دانش کشمکش و ناسازگاری برقرار بود و بهمین نظر هر وقت قومی در مسائل روحانی و مذهبی خالص غوطهور میشدند در عرصهء مطالعات ایشان جایی برای آغاز یا انجام بحث علمی باقی نمیماند.