خلاصه ماشینی:
چرا؟ آیا در خواب میتوان چیزی آموخت؟ در فروردینماه گذشته کجا بودید و چه میکردید؟نام بهترین دوست شما در مدرسه چیست؟در سال 1325 بهای نان چند بود؟هفتهء گذشته اشخاص جدیدی که ملاقات کردید نام ببرید؟ در ظرف شبانه روز مجموعهای از تصاویر،خاطراتی گوناگون،مسائلی مختلف در ذهن ما وارد میشود که حافظه آنها را ضبط میکند و در موقع احتیاج به یاد میآورد.
معروفترین آنها از این داستان است که یکبار برای شخص مورد آزمایش میخوانند: «شیری-به نام سلطان-به واسطهء غفلت شیربان-که در قفس را محکم نبسته بود-از قفسش فرار کرد-گروه تماشاگران-که عدهشان به علت تصادف با جمعه بسیار بود-به عمارت مجاور فرار کردند-زنی که لباس کبود در بر داشت-بچهء یک سالهاش را-در بغل داشت-بچه از بغلش افتاد-شیر بچه را برداشت-زن به گریه افتاد-به سوی شیر برگشت-التماس کنان از شیر بچهء خود را خواست-شیر مدت درازی-خیره به مادر نگریست و عاقبت طفل را رها کرد-بدون اینکه کمترین آزاری به او رسانده باشد.
» این حکایت شامل بیست مطلب است که باید شخص مورد آزمایش آنها را بلا فاصله پس از خواندن،یک ساعت،یک روز،یک هفته بعد واگو کند.
بعضی برای تمرین حافظه اشیاء مختلفی(مانند مداد-انگشتر-کلید یک تکه نخ-صابون-نخود و غیره)را روی میزی میچینند،پس از اینکه آزمایش دهنده نظر کوتاهی بر آن اشیاء انداخت،روی آنها را میپوشانند و او باید کتبا یا شفاها آن اشیاء را نام ببرد.
تصویر میدان و حوض به وسیله حواس و مغز ما در نظر اول ضبط شده اما خود ما جای دیگر بودهایم فکر ما در خواب بوده است.
معلوم شده که حافظه منحصرا(تابع عمل یاختههای عصبی مغز نیست،بلکه وجود مادهء مهمی نیز برای ضبط واردات ذهن لازم است.