خلاصه ماشینی:
"83) در واقع،با اینکه غالبا رشد درک علمی و سطح بالای آموزشی با تصور عمومی از افول دین ارتباط داده میشود،نظریه عرفی شدن معاصر تضعیف دین را تا حد زیادی پیامد ضمنی و عمدی فرآیند مدرن شدن میداند ṣ(Bruce,1996) هرچند همانطور که خواهیم دید،به نظر کاسانوا انتقاد روشنگری از دین در شرایط خاصی دارای عواقب اجتماعی است.
با وجود این،گویا در آن سوی مدیترانه در مصر وضع معکوسی رخ داده است:با اینکه پیشبینی شده بود در آنجا هم به طور گسترده که دین به عنوان یک عامل در زندگی اجتماعی رو به مرگ است،اما از اواخر دهه 0691 تأثیر دین بر اجتماع به حدی افزایش یافته که حضور آن در تمام فضای جامعه محسوس است اگر همسانانگازی جامعه مدنی و دموکراتیک شدن به شکلی فزاینده مورد تردید قرار گرفته،در این سپهر رابط دین با دموکراتیک شدن باید همیشه مورد تردید قرار گیرد،زیرا در حالی که نهادهای دینی قادر به ایجاد جنبشهای دموکراتیک هستند،هر دو اینها و به طور کلیتر جنبشهای ملی یا هویت قومی مبتنی بر دین میتوانند به سهولت سر منشاء تقسیم اجتماعی و یا یکپارچگی اجتماعی شوند.
(542-3 (Flory and Miller,2000: این شواهد نه تنها اهمیت تجربه نسلی را در بررسی موضوع عرفی شدن گوشزد میکند،بلکه تغییرات شکل فرهنگی دین را هم یادآور میشود(از متن به خیال،از حقیقت گزارهای به تجربهای که به صورت اجتماعی اعتبار مییابد)صورتهایی که براساس سنجههای معمول باورهای دینی ممکن است به عنوان افول دین تعبیر شوند،ولی میتوان آنها را فقط نشانه تغییر دانست."