خلاصه ماشینی:
"فراموش نکنیم که اشتغال کامل،مهمترین تأمین اجتماعی است!حتی بیکاری تعدیل شده نیز میتواند فشارهایی را برای تقلیل دادن دستمزدها وارد کند و این موضوع،مشکلات پیشینی حاصل از جهانی شدن را تشدید میکند.
هرچند دلیلی،فریست و آبرامف نامهایی هستند که در خبرها میشنویم و میخوانیم،اما نباید فراموش کنیم این افراد با سرانی همساز هستند،چنی در هالیبرتن و بوش در هارکن،که کسانی که به عنوان چپاولگران شناخته شدهاند و تنها تخصصشان رفیقبازیهای درونی است و نه هیچ چیز دیگر!هنگامی که چپاولگری به گونه مسلط تجاری و سیاسی تبدیل میشود،بنیادهای سرمایهداری فرو میریزد.
راه پیش رو،برنامهای است برای رشد و البته عدالت که بر نیازهای نیروی کار و یک طبقه متوسط بنیاد شده تاکنون سوئد و دیگر کشورهای اسکاندیناوی نشان دادهاند برای مواجهه با جهانی شدن راه جایگزینی نیز وجود دارد.
هرچند این کشورها آشکارا وارد اقتصاد جهانی شدهاند،اما چنان اقتصاد موفقی داشتهاند که هنوز هم میتوانند تأمین اجتماعی قدرتمندی داشته باشند و سطح بالایی از سرمایهگذاری در امور عامه را تأمین کنند.
به همین دلیل هم چپاولگران این روزها همه جنبشهای روشنفکری را که به نوعی از بازار آزاد حمایت میکنند،مورد لطف قرار میدهند و حتی به ایشان سوبسید پرداخت میکنند که موجب ایجاد طبقهای از استاد-ندیمهای وفادار شده است.
ترقیخواهان آمریکایی برای گزینههای جایگزین قوانین و نهادهای بین المللی ایدههای فراوانی دارند؛گزینههایی برای سیاستهای پولی،مالیه،تجارت،حقوق بشر و توسعه که مورد نیاز است تا آنکه جهانی شدن برای شمال و جنوبی بهتر کار کند.
البته به نظر میرسد اهمیت اقتصادی سرزمین،هنوز به واسطه بین المللی شدن از بین نرفته و حتی در برخی موارد بر اهمیت آن نیز افزوده شده است."