خلاصه ماشینی:
"باتوجه به تکثر و گستردگی نظریههای اجتماعی،شما مهمترین جریانهای موثر و زنده درنظریه اجتماعی امروز را چه میدانید؟ پاسخ این پرسش ظاهرا ساده ولی باطنا مشکل و مهم،بستگی به این دارد که درباره چه حوزهای سخن میگوییم،چرا که جریانهای پر شمار و متکثری در حوزههای مختلف نظریه اجتماعی نوین خودنمایی میکنند؛اما برای ارائه پاسخی کلی که سودمندی خاص خود را دارد،صرفنظر از جریانهای کلاسیک که پارهای از آنها هنوز هم زنده و موثرند،برای نمونه به چند جریان تاثیرگذار در اندیشه اجتماعی امروز اشاره میکنم.
اما در مورد مکاتب جامعهشناسی غالب در جامعهشناسی،فکر میکنم بهتر است جامعهشناسی آمریکا را-که فضای خاص خود را دارد و البته بیشترین سهم را هم در ادبیات جامعهشناسی جهان داراست-بهطور جداگانه سابقهدارتر،امروز یکی از رویکردهای نظری مهم در جامعهشناسی آمریکا و در جبههای که به مطالعات تجربی معطوفتر است،جریانی است که به"نظریه نهادی جدید"41مشهور شده و در بطن مجموعهای از مطالعات،درباره اهمیت سازمانها شکل گرفته است.
این رویکرد فرهنگی همچنین واکنشها و جریانهای رقیب خاصی را در برابر و در تقابل با خود پرورانده است که جامعهشناسسی بوردیو و شنظریه نهادی جدید و اقسام مختلف نئومارکسیسم (طرفداران رویکرد ماتریالیستی یا به تعبیر من جامعهشناسی فرهنگ)از این جملهاند.
نظریههای فراحوزهای و درونرشتهای را هم نظریهها و مکاتبی محسوب میکنیم که اختصاصا جامعهشناختی هستند،ولی به حوزه خاصی در جامعهشناسی تعلق ندارند و تاثیر آنها را میتوان در بسیاری از حوزهها دید(مثل مکاتب کلاسیک جامعهشناسی از جمله کنش متقابل نمادین).
به نظرم آثار تورن دیگر به اندازه قبل به کار جامعهشناسان امروزی نمیآید، اما به هر حال وی در جامعهشناسی جنبشهای اجتماعی و طراحی یکی مدل نظری کنش محور بسیار موفق بوده است."