چکیده:
ساختار در زبانشناسی تطبیقی،اساسیترین مبحث فرایند ترجمه است.ساختارهای زبانی که در پنج بخش نحوی،صرفی،معنایی-لغوی،آوایی و بلاغی قابل مطالعه است،در تحلیلهای بین زبانی نقش بنیادی دارد.دو ساختار نخست یعنی ساختار نحوی و صرفی را ساختار دستوری نیز نامیدهاند که در این مقاله تلاش ما به تحلیل این دو ساختار در فرایند ترجمه قرآن کریم منحصر شده است.
خلاصه ماشینی:
"در حالی که میدانیم«من»در«منکم»بعضیه یا تبعیضیه است و«منکم»شبه جمله نیست بلکه جار و مجرور است و متعلق به خبر محذوف (مانند موجود)و خبر محذوف(موجود)در اینجا معادل عامل مقدر(-افعال ربطی در زبان فارسی)نیست بلکه شبه فعل تام است؛چنانکه در همین آیه،آن را به«هستند»(:وجود دارند) ترجمه میکنیم.
(فولادوند) در ترجمه مرحوم معزی،«منکم»خبر و متعلق به عامل مقدر(-فعل ربطی در فارسی) تلقی شده،و چنانکه روشن است از نظر ساختار نحوی و معنایی،ترجمهای وفادار و معادل نیست.
(فولادوند و جلال الدین فارسی) چنانکه در دو ترجمه نخست میبینیم«الحق»در نقش خبر و به صورت مسند و نیز«من ربک»نه در نقش خبر و شبه جمله بلکه تنها به صورت جار و مجرور(متعلق به مسند-خبر) ترجمه شده است؛در حالی که بلاغت ترجمه،مستلزم رعایت تعادل نحوی است.
از آنجا که ساختاری همانند ساختار نحوی «علی قلوب أقفالها» در زبان فارسی وجود ندارد-بویژه اینکه مرجع ضمیر«ها»،«قلوب»است-لذا بهتر است واحد ترجمه18را در این بخش از آیه،«جمله»بدانیم و بر آن اساس ترجمه کنیم.
این عبارت چنانچه در ساختار نحوی زبان فارسی،متصل به فعل لازم«یتوفون»(:میمیرند)به کار رود-چنانکه در دو ترجمه نخست ملاحظه میشود- موجب گسیختگی زنجیره نحوی یا همان گسیختگی ترتیب و ترکیب ساختار نحوی زبان فارسی میشود.
از آنجا که جار و مجرور(منکم)متعلق به حال یا شبه فعل محذوف و جمله، صله«الذین»است در ترجمه-به اقتضای فصاحت نحوی زبان فارسی-لازم است عبارت«از شما»(معادل«منکم»)پیش از»که»موصول به کار رود؛زیرا در غیر این صورت،عبارت بیمعنا حاصل خواهد شد(-از شما میمیرند).
ممکن است در معنای این دو ترجمه،مشکلی مشاهده نکنیم زیرا براساس روش معنایی یا محتوایی ترجمه شدهاند؛اما باید پذیرفت که ساختار صرفی کلمه«الله»ایجاب میکند آن را معرفه ترجمه کنیم تا از نظر بلاغت معنایی نیز تعادل ساختاری برقرار گردد."