چکیده:
ساقینامه و مغنینامه را در یک نگاه کلی میتوان«شعر میخانهای»گفت،بهویژه از قرن نهم تا دوازدهم هجری از«ژانر»های پرطرفدار شعر فارسی بوده و نمونهء کامل و مفصل آن بیشتر در قابل مثنوی بحر متقارب سروده شده است.این نوع شعر امکان خوبی به شاعر میداده است تا به بهانهء می و میخانه و مستی،فارغ ازمحدودیتها و ممنوعیتها،ناگفتنیهای روزگار خود را در قالب نکوهش روزگار و اهل آن بر زبان آورده و ای بسا یاد کرد او از می و میخانه و ساقی، بهانهای بوده برای اعتراض و انتقاد از آنچه او نمیخواهد و ناروا میپندارد!از این منظر، ساقینامه شعری اجتماعی،آرمانخواهانه و بلکه شورشگرانه است.
در این مقاله،ابتدا به تعریف و بررسی ساختار و ویژگیها و زمینهء سرایش این نوع شعر پرداخته میشود و سپس در ادامه با اشاره به سابقهء آن در شعر فارسی،یک نمونهء پیشین از ظهوری ترشیزی(به جهت تفصیل و ساختار کامل آن)با یک نمونهء معاصر از هوشنگ ابتهاج بررسی و مقایسه خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"دیگر ویژگیهای مهم و مشترک این نوع شعر در کار شاعران مختلف بدین قرار است:
شعرها نیز همین عنصر«حرکت»به خوبی دیده میشود؛یعنی گویی این حس از خود موضوع به عناصر سازندهء شعر نیز سرایت کرده و به آنها منتقل شده است؛بنابراین میتوان گفت ساقی
مقابل تلمیحات دینی خود،بیانگر این مطلب است که ساقینامهء ظهوری بویژه در خصوص
در انتقاد از روزگار و نکوهش اهل آن-از درخشانترین بخشهای این ساقینامهء است-
شاعران آن سرزمین زیسته و ساقینامهء خود را نیز در آنجا سروده است،طبیعی است که این
ظهوری به شیوهء شاعران سبک عراقی در مقابل ساقی(که گاه گویی معشوق و مطلوب شاعر اوست و نه شراب)خاکسار است و اغلب با تعبیر«سرت گردم»به او خطاب میکند و حتی
تجربهشدهء خود شاعر بهویژه در سرزمین هند است و ما پیش از این در بخش زمینههای
پرداختن به موضوع«ساقینامه»آنهم با رعایت چارچوب کلی ساقینامههای پیشین توسط شاعری هم روزگار ما و نیز استفادهء روزآمدی که این شاعر معاصر از«ژانر»کهن ساقینامه
ساقینامهء ابتهاج دردمندانه است و ساقی او نیز دردمندی چون خودش(و حتما با امیدواری
است و ماجرای مرگش داغ دل تاریخی او و نسل او را تازه میکند:نگه کن که راه دلم چون زدند که این زخمه در پردهء خون زدند
ابتهاج در بند پایانی ساقینامه،هم اندوه خود را(که اندوهی جمعی است)از وضع پریشان و بیخبری مردم نشان میدهد و هم سطح اجتماعی و انتقادی شعر را به شکلی
بخش دیگر این ترکیبها،ترکیبهای تلمیحی است که در ساقینامهء ظهوری نیز نقش مهمی در
واژگان و ترکیبهای میخانهای در ساقینامهء ابتهاج منحصر به این موارد است که البته به"