چکیده:
از آنجا که اقتصاد ایران همواره با یکی از مشکلات اقتصادی مانند تورم، بیکاری، کسری تراز پرداخت ها، بدون استفاده ماندن ظرفیت های تولیدی و رشد اقتصادی ناپایدار مواجه است، اعمال استراتژی توسعه ی صادرات می تواند به عنوان یک رویکرد اساسی برای برطرف ساختن مشکلات مذکور مطرح گردد. این امر مستلزم شناخت جایگاه اجزای تقاضای نهائی، به خصوص صادرات در اقتصاد ایران و شناسایی بخش های دارای بیشترین ارزش افزوده است. روش شناسی این مطالعه بر اساس استفاده از جدول داده - ستانده و روش ماتریس تبدیل استوار است. با استفاده از این روش پیوند های بین بخش عرضه و تقاضای اقتصاد برقرار می شود و تاثیرات بخش تقاضای اقتصاد (صادرات ) را بر روی بخش عرضه ( ارزش افزوده ) مشاهده نمود. یافته های تحقیق نشان داد وقتی که هدف سیاست گذار، ایجاد بیشترین ارزش افزوده باشد، مهمترین جزء تاثیر گذار در بین اجزای تقاضا نهائی هزینه ی مصرفی دولتی است. انتخاب استراتژی توسعه ی صنایع وابسته به کشاورزی، توانایی ایجاد بیشترین ارزش افزوده، تحرک اقتصاد و کاهش هزینه ی فرصت ناشی از واردات را داراست.
Since Iran’s economy has always been facing economic problems such as inflation، unemployment، absence of payment balance، unused production capacities، and finally impermanent economic growth، strategic decision-makings with the aim of export development can be introduced as a primary solution for eliminating these problems. This calls for the identification of the status of components of final demand، the role of export in Iran’s economy and finding sectors with the highest surplus value. The methodology of this study is based on Input-output table and Klien metrics. By using this method the links between economic demand and economic supply can be established and the effects of economic demand sector (export) on the supply sector (surplus value) can be observed. The findings show that if the aim of the policy-makers is to obtain the highest surplus value among the components of final demand، consumption expenditures will be the most influeneing ones. Adopting the strategy of developing agriculture-related industries will bring about the capabilities for making the highest surplus value، making a dynamic economy and reducing the expenditures of import.
خلاصه ماشینی:
"جدول 3: اثرات یک واحد تغییر در اجزای تقاضای نهائی بر روی ارزش افزوده نام فعالیت صادرات تغییرات موجودی انبار سرمایه گذاری مصرف دولتی مصرف خصوصی کشاورزی 233/0 062/4 157/0 137/0 581/0 نفت خام و گاز طبیعی 623/0 402/0 002/0 001/0 009/0 معدن 017/0 255/0- 010/0 005/0 005/0 صنایع وابسته به کشاورزی 379/0 914/12 387/0 228/0 813/0 صنایع تولید مواد شیمیائی 060/0 114/1- 042/0 022/0 070/0 صنایع وابسته به نفت پتروشیمی 331/0 593/1- 142/0 100/0 132/0 صنایع فلزات اساسی و معدنی غیر فلزی 029/0 372/1- 155/0 067/0 034/0 سایر صنایع 133/0 195/3 030/1 182/0 165/0 آب، برق، گاز، ساختمان 029/0 329/1 018/1 634/0 158/0 حمل و نقل و انبارداری و ارتباطات 089/0 844/0- 225/0 127/0 128/0 بازرگانی 040/0 410/4- 186/0 070/1 072/0 خدمات 063/0 205/1- 102/0 363/1 450/0 جمع 026/2 109/11 455/3 936/3 617/2 رتبه بندی اجزای تقاضای نهائی ماخذ: محاسبات نویسندگان بر اساس جدول داده - ستانده 1378 چنان که جدول (2) نشان میدهد، برای مثال، اگر مصرف خصوصی یک میلیارد ریال افزایش یابد، ارزش افزودهی کل اقتصاد به اندازهی 66/2 میلیارد ریال افزایش مییابد که از این میزان افزایش در ارزش افزودهی کل، 814 میلیون ریال مربوط به صنایع وابسته به بخش کشاورزی و 580 میلیون ریال آن مربوط به بخش کشاورزی است."