چکیده:
برای افزایش رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه لازم است منابع داخلی و مخصوصا درآمدهای عمومی دولت برای رسیدن به افزایش رشد اقتصادی بسیج شود. به عبارت دیگر، برای تحقق رشد اقتصادی باید آهنگ رشد منابع درآمدهای عمومی دولت نسبتا سریعتر از تولید ناخالص داخلی کشور که در حقیقت مهمترین شاخص اقتصاد کلان برای اندازه گیری رشد اقتصادی است، باشد. در این مقاله کشش درآمدهای نفتی، درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی ایران با استفاده از اطلاعات سری های زمانی سال های 1383-1350 تخمین زده شده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده ی آن است که در دوره ی مورد بررسی افزایش میزان تولید ناخالص داخلی واقعی تاثیر مثبتی بر افزایش درآمدهای نفتی داشته است. در این تحقیق به بررسی کشش درآمدهای عمومی دولت نسبت به درآمدهای مالیاتی، درآمدهای نفتی و سایر درآمدهای دولت و همچنین کشش درآمدهای عمومی نسبت به تولید ناخالص داخلی پرداخته شده است. نتایج حاصل از الگوهای اقتصاد سنجی نشان می دهد که کشش درآمدهای عمومی دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی برابر با 053/5 است؛ بدین معنی که افزایش در تولید ملی اثر مثبت و معنی داری بر رشد درآمدهای دولت در طی دوره ی مورد بررسی داشته است.
A hypothesis agreed upon in developing countries is to mobilize internal sources especially general revenues of government to promote economic growth. In other words، to insure desired rate of economic growth it is necessary for government general revenues to grow faster than GDP which is an important macroeconomic indexes for economic growth measurement. In this paper the elasticity of oil، tax and other government revenues with respect to GDP have been estimated during 1350-1383. The results show positive relation between real GDP and oil revenues. Also our findings regarding the econometrics regression models estimate the elasticity of government general revenue sources with respect to GDP to be 5.053 indicating that an increase in national output had a significant impact on government revenues during the period under consideration.
خلاصه ماشینی:
"6-1- کل درآمدهای عمومی در ابتدا ممکن است این فرضیه در مورد کشورهای در حال توسعه مد نظر قرار گیرد که کشش کل درآمدهای عمومی نسبت به تولید ناخالص داخلی بزرگتر از یک میباشد؛ زیرا این کشورها برای دستیابی به رشد سریع اقتصادی و تداوم آن لازم است از منابع بخش عمومی به صورت قابل توجهی استفاده نمایند.
نتایج بهدست آمده در این تحقیق نشان میدهد که در کشور ما چنین وضعیتی در دورهی زمانی مورد بررسی با توجه به بهکارگیری منابع ملی توسط دولت و افزایش فعالیتهای عمرانی دولت در طی سه برنامهی توسعهی اقتصادی گذشته و شروع برنامهی چهارم، رشد منابع بخش عمومی اثر مثبت و موثری بر میزان افزایش تولید ملی داشته است.
با توجه به اهمیت درآمدهای نفتی و اثر این درآمدها در افزایش تولید و رشد اقتصادی و نظر به متکی بودن اقتصاد ملی بر منابع طبیعی بخصوص نفت، به منظور غلبه بر کمبودهای اقتصاد تک محصولی و جلوگیری از ورود سیستم شوکهای نفتی و نوسانات برونزا و نیز حفظ ثروت و منابع ملی با تاکید به حرکت به سوی توسعهی پایدار، دولتمردان باید در راستای رسیدن به اهداف اقتصادی مورد نظر در برنامهی چهارم و با تاکید بر چشم انداز بیست سالهی کشور، اصلاحات ساختاری وسیعی را برای تامین منابع مالی بودجهی کشور انجام دهند و از طریق تسهیل سایر درآمدها و منابع دیگر، نسبت به رفع بی ثباتی و کسری بودجه و تامین آن گام بردارند."