خلاصه ماشینی:
بلکه حتی فراتر از این،از آنجا که ذهن موصوف و صفت را یا موضوع و محمول را یکجا و باهم مییابد و فقط با تحلیل و التفات خودش آنها را از هم جدا و بر هم حمل میکند،و در واقع هر حملی و هر قضیهای برای خود ذهن،توتولوژی،همانگوئی یا متکرر المعلوم خواهد بود و بنابراین در این مورد،خبر یا قضیه برای خود وی ضروری است12 و این سخن معروف که:«و الخبر یحتمل الصدق و الکذب»در مورد وی صادق نیست بلکه تنها در مورد مخاطب و برای او صادق است.
-و یا با شیوه مخصوص براساس اصل هو هویت به ساختن کلی بپردازد15 ،اما این ماهیت به معنای صرف الحقیقه یا کلی،با آن ماهیت یا تصور خاصی (به تصویر صفحه مراجعه شود) که از شئ خارجی بدست آمده و دست نخورده و دستکاری نشده مورد بررسی و تجزیه و تحلیل ذهن قرار میگیرد و به صورت موضوع و محمول و قضیه در میآید، کاملا متفاوت است.
پرسش:این تصور یا ماهیت که به گفته خودتان-از سنخ شناخت و علم است و بنابراین بسیط است بر چه اساسی تحلیل میشود و صفت یا اوصافی از آن بدست میآید،مخصوصا در تصوراتی که مانند سه مثال یاد شده نخستین بار به دست میآیند؟ پاسخ:گاهی ذهن،با بررسی و سنجش،تنها از خود همان مفهومی که نخستین بار به دست آورده،دو یا چند (15).
بنابراین،بیرون نمایی و حکایت از مابازاء خارجی،ذاتی تصور یا ماهیت است و هیچ راهی برای ایدئالیسم و انکار واقع باقی نمیماند و این حقیقت مرهون علیت است که حتی پیش از آنکه ما از آن آگاه شویم و آن را در قالب اصل علیت در آوریم،اندام حسی ما را مانند سایر اشیاء طبیعی متأثر ساخته و معرفت آفریده است و اگر این تأثیر را انکار کنیم اصلا شناختی نخواهیم داشت.