خلاصه ماشینی:
"ازاینرو توانستم مجموعهء داستانها و افسانهها را جمعآوری کنم و آنها را رائهء دهم(برنتانو با کار من مخالف بود)،اما آثار من اصولی همگانی را دربردارد که تنها ویژگی ملی آلمان نیست،یعنی گرایش ناسیونالیستی که دیگر ملتها را جدا کند،بلکه برخورداری از تساوی حقوق سیاسی مردم است،حتی حقوق اقلیتهای قومی مثل صربها،فنلاندیها یا فلامنها در نظر گرفته شده است.
از چاپ دوم تمام این کار به دست ویلهلم سپرده شد،چون من سرگرم کارهای دیگر شدم،از جمله زبانشناسی.
«انست تونلات» (Eenest Tonnelat) هم بر این باور بود و میگفت:«مطابقت و همخوانی،کلمه به کلمه نیست،بلکه ذکر دقیق همهء جزئیات سنتی قصه است تا نزدیک به شکلی باشد که مردم عادی برای قصهگویی به کار میبرند و به گونهای که از نظر ساختارهای نحوی،کلام بسیار ساده و از نظر تصویر و تشبیه،ملموس و توصیفی و آمیخته با پند و امثال و ندا و کلماتی است که از صدای حیوانات یا اشیاء تقلید میشود.
آقای یاکوب به خاطر همین است که هر فردی یا هر ملیتی و فرهنگی به این قصهها علاقهمند است و با آنها همدلی میکند؟ وی گفت:انسانها همه در خیلی چیزها باهم مشترک هستند.
پرسیدم:«آیا در همان زمان این کتابها به زبانهای دیگری هم ترجمه شد؟» گفت:«بله،در هر چاپ تعدادی داستان به مجموعهء قبلی اضافه میکردیم و هربار ترجمههایی به زبانهای مختلف انجام میگرفت.
باز گفتم:«میتوانید کارهای دیگری که شما و برادرتان انجام دادهاید برایم بگویید؟» یاکوب:«بله،دستور زبان آلمانی را در چهار جلد منتشر کردیم(9181) سال 8281 ریشههای کهن حقوق آلمان را به چاپ رساندم."