خلاصه ماشینی:
آقای دکتر علی اصغر حاج سید جوادی در مقالهای تحت عنوان«وحدت کلمه رمزپیروزی است»در هفتهنامۀ جنبش 34(فروردین 58)نوشت: «در مسئلۀ مبارزه با بیسوادی ما عین این واقعیت را دیدیم که رژیم استبدادچگونه با بوق و کرنا و فقط به قصد تبلیغ و فریب سازمانهای بین المللی و ارائۀآمارهای دروغ بساط مبارزه با بیسوادی را پهن کرد و میلیونها تومان و سالهایدراز عمر مردم را تلف کرد و منیجه چه شد؟ نتیجه آن شد که درصد بیسوادی همچنان رو به افزایش و کیفیت اجراییبرنامۀ آموزشی مبارزه با بیسوادی را هم خوب میدانیم که چگونه بود یعنی فقط یکنمایش برای دزدی و ارائۀ آمارهای دروغی،با تشکیل کلاسهای عادی از هرگونهمحتوای آموزشی و تربیتی،در روستاها با آن همه سر و صدا و این طبیعی بود زیراانتقال آگاهیها و سوادآموزی به معنای واقعی کلمه،نه کلمهآموزی،به تودههایروستایی و کارگری نتیجهاش ایجاد یک حرکت اجتماعی و سرانجام ایجاد یک قدرتفشار و مقاومت مردمی در برابر نظام استبدادی بود».
در اوجمبارزات انقلابی ملت ایران دو نویسندۀ غربی یکی لرد چالفونت در روزنامه تایمزو یک نویسندۀ انگلیسی دیگر در روزنامۀ دیلی اکسپرس به خدمات آموزش و پرورشعصر شاهنشاهی و خدمات شاه برای از بین بردن بیسوادی اشاره کرد و من در یکسخنرانی در مؤسسۀ آموزش و پرورش دانشگاه لندن به این نکته اشاره کردم کهمحتوای آن مقالات نویسندگان خارجی چقدر دور از واقعیت،دروغین و عوامفریبانه بود.
ولی بهرحال مافرض میکنیم که چنین نبود،هدف اصلی پیکار با بیسوادی و سپاه دانش فقطمبارزه با بیسوادی بود،و همه افراد آن با صداقت کار میکردند،همه آمارها درستبود،اصلا کلکی در کار نبود،خوب با این آماری که خودشان دادند و بعد در داخلو خارج چاپ کردند،نشریۀ سازمان فرهنگی سازمان ملل متحد هم آنرا چاپ کرد،آیا تعداد بیسوادان در ایران کم میشد یا زیاد میشد؟حتما تصور میکنید با توجه بهآمار خود آنها تعداد بیسوادان از پانزده سال پیش یعنی آغاز انقلاب سفید کم میشد.