خلاصه ماشینی:
"بر این اساس فن تونن گفت پس آشکار است محصولاتی که نسبت به ارزششان سنگین یا حجیم هستند باید در نزدیکی شهر تولید شوند به دلیل اینکه هزینهی حملونقل آنها در غیر این صورت بیشتر خواهد بود.
کریستالر در مطالعهی سکونتگاههای جنوبی آلمان سعی کرد برای سؤال زیر پاسخی بیابد«چه عواملی تعداد،اندازه و توزیع شهرها را تعیین میکند؟»سؤالات اساسی که کریستالر کرد اینها بوند:آیا یک اصول عمومی که تعداد،اندازه و توزیع مجتمعهای زیستی را تعیین میکند،وجود دارد؟آیا موقعیت مکانی شهرها،چه کوچک و بزرگ، صرفا شانسی بوده است؟ تئوریهای ارائه شده در مورد مکان صنایع را میتوان به شرح زیر خلاصه نمود: 1-روش کمترین هزینه (Least Cost Approach) که ابتدا توسط آلفرد وبر و سپس هوور بسط و گسترش داده شده است،مکان صنایع را براساس کمینه کردن هزینهها پیشنهاد میکند.
در شرایطی ممکن است(مثلا در کشورهای کمتر توسعه یافته) اتفاق برگشت تمرکز (PR) سالهای طول بکشد در این شرایط نیز استراتژی تقویت شهرهای میانب استراتژی مفیدی خواهد بود زیرا که این استراتژی میتواند در توسعهی اقتصاد محلی مفید واقع شود.
1-5-محصور کردن فضائی مناطق ایجاد شده (Selective Spatial Closure) در انگارهی مرکز پیرامون مشخص شد که برای مناطق پیرامونی بسیار مشکل خواهد بود که از الگوی وابستگی به مرکز و تحت سلطهی منطقهی مرکزی بودن رهایی بیایند.
Stohr) و تادلنیگ (Todtling) ارائه شده است،در همین راستا است: مشکل انسجام فضائی بین مرکز و پیرامون این است که منجر به تشدید تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی میشود."