خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه که خوارزمی ابراز کرده و نیز شایعات دیگری که وجود داشته است، این توجیه به دو صورت میتواند فرض شود: اول اینکه:طبری در آخر عمر خویش تمایل به تشیع داشته و حتی رفض از خود نشان داده است ولو از ترس حنابله جرأت اظهار صریح آن را نداشته است.
(72) او ضمن اشاره به اینکه چون شیخی از شیوخ بغداد حدیث غدیر را رد کرده بود(منظورش همان ابن ابی داود است که نام او را نبرده) مینویسد آن شخص گفته بود زمانی که پیامبر(ص) در غدیر خم بود علی در یمن به سر میبرد و به دروغ اشعاری نیز در این باره ساخته بود، طبری در برابر او فضائل علی(ع)را نقل کرده و طرق حدیث غدیر را آورده، مردم زیادی برای شنیدن احادیث جمع شده و قومی از روافض نیز بر گردش آمدند...
(77) از جمله کتابهایی که او از طبری نام میبرد عبارتند از:جامع البیان فی تفسیر القرآن، الفصل بین القرائه، کتاب القراءآت که احتمالا غیر از کتاب اول است، تاریخ طبری، کتاب ذیل المذیل که در زندگی صحابه و تابعین میباشد، کتاب اختلاف علماء، الامصارفی احکام شرایع الاسلام که تفصیلا به ذکر عقائد فقهی علماء پرداخته، کتاب«الشروط»، کتابلطیف القول فی احکام شرایع الاسلام که خود او زیاد بر آن تکیه داشته و ابواب مختلف فقه را شامل میشده است، مختصر این کتاب نیز به نام الخفیف فی احکام شرایع الاسلام بوده است، کتاب تهذیب الآثار که اخیرا در چهار جلد چاپ شده است، کتاب ادب النفوس الجیده و الاخلاق النفیسه نیز کار دینی-اخلاقی او محسوب میشود که شرح محتوای آن را یاقوت ذکر کرده است."