خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) پراکندهها چکیدههای قلم وقتی همه نسبت به هم بیتفاوت شوند، همه از هم ضربه میخورند!
آدم بیاحتیاط،شکار حوادث است.
سکوت دانا،حاصل جمع فریادهای اوست!
وقتی راه ارائه امتیازات خاص به افراد خاص باز شود،دوست و دشمن از آن غنیمت میگیرند.
نادان نافرمان نه چیزی دارد که از دست دهد و نه راهی میرود که چیزی به دست آورد!
نوک قلم هر نویسنده،نقطهء ثقل دردهای کمرشکن اوست!
حرص،قاتل دوستدار خویش است!
هرکس طالب محبت است، سخاوتمندانه به ارائه آن بپردازد!
گاهی یک«اعتذار»مانع صد«انکسار» است.
رشوه هزار چهره دارد.
مفتون هر صورت آن شوی،از یک راه وارد ضلالت شدهای!
مجنون عشق،کوچهگرد کائنات است!
در دیار کفر،روح اکثریت،زندانی جسم اقلیت است!
کشتهء عشق،زندهء جاوید است.
عشق،زیباترین تنپوش روح آدمی است!
اگر«کاخها»کوبیده شود،«کوخها» بندیان خویش را آزاد میکنند!
هر ارتباط دو چهره دارد.
چاپلوس،مظلوم ظالمی است!
شیواترین سخن،فرزند زیباترین سکوت است!
هرکس از مرگ بترسد،هوشیارانه زندگی میکند."