خلاصه ماشینی:
"در سالهای اخیر،بیان خاطرات به صورت گفتگو در میان ایشان رواج یافته است و مؤسساتی نظیر«سازمان اسناد ملی»، «سازمان اسناد انقلاب اسلامی»،«مؤسسه تاریخ معاصر ایران»و«بنیاد تاریخ»به ضبط و ثبت خاطرات گروههای گوناگون، ازجمله علما همت گماردهاند.
شرح سرگذشت قاتلان پدر امام و پیگیری خانوادهء ایشان برای مجازات آنان ازجمله مهاجرت به تهران و ملاقات با«عین الدوله» (صدر اعظم)و«محمد علی میرزا»ولیعهد و جانشین«مظفر الدین شاه»هنگام سفر فرنگ،قسمتهای پایانی فصل دوم این بخش است.
در فصل سوم این بخش، مرحوم پسندیده از عمو،عمهها و بستگان امام سخن گفته است.
براساس این خاطرات، سفیر انگلستان به«سید محمد کمرهای» پیشنهاد پذیرش نخست وزیری میدهد (قبل از رضا خان)و او پاسخی میدهد که بیانکنندهء غیرت دینی و وطنپرستی او و دور بودن از خصلت وسوسهانگیز جاهطلبی و مقامپرستی است.
خاطرات مربوط به ازدواج امام در این کتاب اندک است و خوانندهء علاقهمند باید به مصاحبهء بسیار شیرین و خواندنی دختر امام با مادر خودشان در نشریهء ندا رجوع کند4.
این بود که «مجد الاولی»به دکتر مصدق خبر داد که جریان اینگونه است و نمیشود کار کرد.
پسندیده در این قسمت،از ماجرای دستگیری امام و ملاقات با ایشان در زندان اطلاعات جالبی ارائه کردهاند که ورقهای ارزندهای از تاریخ انقلاب اسلامی است و نقل قسمتهایی از آن خالی از لطف نیست: «من به وسیله ارتباطی که با برادرزادهء نصیری،رئیس شهربانی وقت داشتم، درخواست ملاقات کردم.
ولی به او گفتند:«شما لازم است به ترکیه بروید و با پدرتان ملاقات کنید»مقصودشان این بود که حاج آقا مصطفی خمینی در ایران نباشد و به بهانهء ملاقات با پدر،او را هم تبعید کنند."