خلاصه ماشینی:
"به همین دلیل به انستیتوی زبانشناسی پاریس رفتم و یک سال در زمینه آواشناسی عمومی تحصیل کردم و بعد به انستیتو فونتیک پاریس رفتم و شش ماه هم آواشناسی فرانسوی را مطالعه کردم و خلاصه سه تا دیپلم مربوط به زبانشناسی گرفتم و با آمادگی کامل وارد دورهء دکتری شدم چون آن زمان با مدرک لیسانس میتوانستیم مستقیما وارد دورهء دکتری بشویم.
مثلا دکتر خانلری به ما آواشناسی درس میداد و خودش هم دورهای را در همان انستیتو فونتیک فرانسه،که من از آنجا دیپلم گرفتم، گذرانده بود و در مجلهاش هم دو سه تا مقاله در این زمینهها داشت.
ظاهرا علاقه و نگرش شما به زبانشناسی بیشتر در زمینهء آواشناسی است و این باید تأثیر دکتر خانلری باشد.
یعنی بیست و پنج قبل از این که من با مارتینه آشنا بشوم،او کتابی به نام فرهنگ تلفظ حقیقی زبان فرانسه منتشر کرده بود.
مثلا پرودگار صحیح است یا پرودگار؟عطر یا عطر؟ بعضیها میگویند ما هر کلمهای را که از زبانهای دیگر میگیریم باید با همان تلفظ زبان اصلی ادا کنیم که البته به نظر من صحیح نیست.
به نظر شما اینطور نیست آقای دکتر سامعی؟ بله؛ولی کاری که خانم دیهیم کردهاند،محدود کردن حوزهء کار است که به نظر من ملاکهای حساب شدهای هم دارد.
البته تأثیر صدا و سیما خیلی بیشتر است؛ اما اشکالات زیادی به تلفظ آنها وارد است و اعتبار این گروه کوچک را هم ندارد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) ببینیم آقای ضرغامیان چه نظری دارند؟ یک موضوع دیگر هم قابل طرح است و آن این که اصلا در هیچ جامعهای، زبانی به اسم زبان استاندارد وجود خارجی ندارد."