خلاصه ماشینی:
"(13) چنانکه قبلا اشاره شد و همانطور که هابز ابراز میداد،هدف جامعه سیاسی عبارت است از«تامین صلح برای شهروندان در میان آنان و دفاع از شهروندان در برار دشمنان مشترک»(14) بر این اساس،مادام که شهریار نیروی حفاظت و نگهداری از شهروندان را دارد،آنان متعهد به پیروی و اعانت وی میباشند،در غیر این صورت،هر گاه حاکمیت به منابه«روح جامعهء سیاسی»از«پیکره» رخت بربندد،فرد یا قدرت حفاظت و نگهداری را در خویشتن مییابد یا آن را در دیگران جستجو میکند، در این حال«طبیعت»او را موظف میسازد این وضعیت را بپذیرد و همت خویش را مصروف تحقق آن نماید.
آزادی افراد پس از تبیین برخی مفاهیم مهم و اساسی بر پایهء آزادی افراد،اکنون وارد قلمرو اصلی بحث میشویم: 1-هر چند شهریار به عنوان خدای زمین دارای قدرت فراوان است و شهروندان جامعه سیاسی متعهد به اطاعات از وی میباشند،مع هذا موقعیتها و امکاناتی برای آنان وجود دارد که در آنها مجاز به بهرهمندی از آزادی هستند.
لموس باشد آنجا که صریحا به این نتیجهگیری میرسد که:«حق امتناع از اطاعات فرمان در اجراء اعماال شرمآور حق سلطهء شهریار را ابطال نمیکند،زیرا همواره شهروندان دیگری وجود خواهند داشت که انجام اعمال برای آنان شرمآور نبوده و هر گاه از سوی شهریار فرمان داده شود، مایل به انجا آن باشند»(21) 3-در جامعهء سیاسی،اگر شهروندی بواسطهء آنکه مرتکب جنایت شده«از سوی شهریار یا حکومت وی مورد بازجویی قرار گیرد»از آزادی عدم اقرار برخوردار است،آنگاه که اطمینانی به عفو و بخشش نداشته باشد."