خلاصه ماشینی:
"نوشتهء زیر زمزمههای یک معلم ادبیات است آن گاه که روبروی آینهء دل بچهها قرار میگیرد و خودش را به وضوح تماشا میکند و از تجربههایش میگوید.
فقط در این هنگام است که تو فرصت میکنی آنها را ببینی.
این که چه طور درس بخوانیم،مسألهای بود که قرار شد دربارهء آن بعدها تصمیم بگیریم.
معلم فقط به یک جنبه از زندگی بچهها نمره میدهد،ولی هر کس خودش را از جنبههای بسیاری ارزشیابی میکن بچهها از این کار خوشحال بودند.
کار معلم فقط ارائهء درس و تفهیم آنها به دانشآموزان نیست.
کار مهمتر معلم،ربط دادن درس به زندگی است.
همه موظف بودند از این اصل محافظت کنند؛هم معلم و هم بچهها.
اصل پنجم:درس خواندن؛نه برای امتحان و قبولی،بلکه برای زندگی.
برای این که به ما خرده نگیرند،این سبک درس خواندن بچهها را هم بیسواد بار میآورد و هم بیادب،قرار گذاشتیم که هم باسواد شویم و هم باادب."