خلاصه ماشینی:
"2. از اینرو برای اینکه روشن باشد غیر از علی علیه السلام و یازده فرزند او(دوازده امامی که در مکتب تشیع به عنوان امام شناخته شدهاند)افراد دیگر، که مدعی امامت بودهاند آن ویژگیهای لازم را نداشتهاند، در کتابهای مربوط به امامت و یا کتابهایی که بخشی از آن پیرامون امامت است این بحثها را میبینیم: 1-مواردی که از مدعیان امامت مطالبی مربوط به دین سئوال شده و یا مطرح شده، و آنان از پاسخ صحیح آن ناتوان بودهاند.
3. خواجه نصیرالدین طوسی متوفای 672 که او را «عقل حادیعشر»گویند و در مجامع علمی جهان به بزرگی و عظمت یاد میشود و آثار گرانبهای او حتی در دانشگاههای ممالک غیر اسلامی مورد توجه و بهرهبرداری است، در بحثهای امامت که در کتابهای خود دارد، همین روش را دنبال کرده و منطقی دانسته است، مثلا در رساله پر ارج«تجرید الکلام»یا «تحریر الکلام»تعدادی از نقاط ضعف مدعیان امامت، و مواردی که گناه و یا اشتباه کردهاند، و نیز مواردی که به برخی از مطالب مربوط به دین و معارف دین جاهل بودهاند را یاد میکند و میفرماید اینها دلیل عدم صلاحیت آنان برای امامت است.
استاد دانش پژوه از اول توجه داشته که این نسخهها نمیتواند:«نصوص الائمه»صدوق باشد و در معرفی نسخه شماره 8971 دانشگاه گفته:، «گزیدهای از نصوص الائمه ابن بابویه از محمد باقر بن ولی استرآبادی(سده 12)در ذریعه از نسخههای نصوص الائمه ابن بابویه یکی مورخ 965 و دیگری نسخه سید محمد بن مرتضی کشمیری، سوم نسخه پاریس یاد شده است."