چکیده:
هدف این مقاله معرفی قابلیتهای تعاونیها در زمینه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار میباشد. یافتههای علمی،سازههایی مانند میزان مالکیت منابع،میزان نقش آفرینی آنان در مدیریت منابع، تعداد دورههای آموزشی ویژه زنان و میزان اشتغال ایجاد شده برای زنان را به عنوان مهمترین ارکان توانمندسازی زنان مشخص کرده است.از سوی دیگر تعاونیها قابلیت بسیار زیادی در زمینه توانمندسازی زنان ویژه زنان سرپرست خانوار و فراهمسازی شرایط مطلوب در این خصوص دارا میباشند.در عین حال براساس نتایج مطالعات گذشته،اگرچه میزان تمایل زنان سرپرست خانوار در فعالیتهای گروهی بالا است ولی تبعیضهای موجود در جامعه بویژه بیتوجهی به آموزش و اشتغال و بیتوجهی به تأمین معیشت آنان در فعالیتهای شغلی،حضور آنان را در فعالیتهای گروهی محدود کرده است.این در حالی است که تعاونیهای میتوانند موجب کاهش فشارهای روانی، اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار شده و زمینه رشد،خوداتکایی و خودکفایی آنان را فراهم آورند.پیشنهاد این مقاله آن است که با رفع آسیبهای موجود در تعاونیهای کشور و فراهمسازی امکان اشتغال زنان سرپرست خانوار در قالب تعاونیهای درآمدزا با تأکید بر توسعه گرایشهای صنعتی،کشاورزی و خدماتی؛بهتر است زنان سرپرست خانوار در تعاونیهای غیرهمگن،و متشکل از سایر گروههای اجتماعی عضویت یافته و دولت حمایتهای خود را با هدف توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به این تعاونیها عرضه نماید.
خلاصه ماشینی:
"این ابعاد شامل:فقر و گرسنگی،بیسوادی و عدم دسترسی به آموزش مناسب،بیکاری جوانان و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن،محرومیت زنان و نابرابری جنسیتی در دسترسی به منابع قدرت،عدم توجه به اصول توسعه پایدار بویژه تخریب منابع زیستی،عدم دسترسی به بهداشت مناسب برای کودکان و مادران،شیوع بیماریهای واگیردار و نبود وجود روحیه تعاون و همکاری بین جامعه جهانی میباشند( World Bankṣ2003 ).
ج)قابلیتهای توانمندسازی تعاونیها برای زنان سرپرست خانوار تشکیل تعاونیها با توجه به اصولی هفتگانه در جهان انجام میشود که این اصول بیانکننده قابلیت این بخش از اقتصاد در محرومیتزدایی از زنان،بویژه زنان سرپرست خانوار،است: 1-عضویت آزاد و داوطلبانه و بهرهمندی اعضا از خدمات و تسهیلات تعاونی در جهت رفع نیازها و اهداف مشترک، 2-کنترل تعاونی توسط حضور دموکراتیک اعضا(حاکمیت اعضا)، 3-مشارکت اقتصادی اعضا در پیشبرد اهداف تعاونی، 4-خودگردانی و استقلال تعاونی(خوداتکایی و عدم تأثیرپذیری از مراکز قدرت غیر)، 5-آموزش؛کارآموزی و اطلاعرسانی در تعاونی(توانمندسازی مستمر)، 6-همکاری تعاونیها باهم(یکپارچگی و خوداتکایی بخش تعاون)، 7-توجه به مسایل جامعه.
نتیجهگیری و پیشنهادات 1-جمعبندی مطالعات انجام شده نشان میدهد که تعاونیها دارای ساختار مناسبی برای آموزش و اشتغال زنان بویژه زنان سرپرست خانوار میباشند که با توجه به اصولی که در تشکیل آنها مورد توجه است میتواند منجر به توانمندسازی زنان و ایجاد خودکفایی و خوداتکایی آنان شود.
2-جمعبندی یافتههای مطالعات مورد بررسی نشان دهنده آن است که توانمندسازی زنان سرپرست خانوار میباید با توجه به 5 شاخص کلی"ظرفیتسازی در بدنه دولت"، "ارائه آموزشهای توانمندساز برای مشارکت اجتماعی"،"نهادسازی برای تصمیمگیری محلی از طریق توسعه تعاونیها"،"تفویض مسئولیت مدیریت اجرایی به زنان"و"ارائه خدمات حمایتی و پشتیبانی دولتی در راستای ایجاد محیط مناسب اشتغال زنان سرپرست خانوار" باشد."