مناسبت: داستان آن شهر که خدا آزاد کرد (به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر، روز مقاومت و پیروزی) متفرقه

"به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر(روز مقاومت و پیروزی) مانده‌ام چه بنویسم از خرمشهر؟ این شهر همه آبروی انقلاب بود!این شهر همه عزت پایداری ما بود! دوست دارم بنویسم،خرمشهر همه جنگ ما بود. یا اینکه ما برای خرمشهر هشت سال جنگیدیم. دوست دارم بنویسم،تکلیف جنگ را در خرمشهر روشن کردیم و تکلیف ما را در جنگ،خرمشهر روشن کرد و اصلا این خرمشهر بود که ما را آزاد کرد. باز می‌بینم این همه حرف من نیست. می‌خواهم بگویم خدا به این قطعه از خاک نظر خاصی دارد. می‌خواهم بگویم صدام در خرمشهر سقوط کرد،نه در بغدا و نه در حمله آمریکا! می‌خواهم بگویم انقلاب در خرمشهر متولد شد و پایتخت اعتبار انقلاب ما خرمشهر است. خرمشهر تکیه‌گاهی برای غرور ملتی تنها،با دیوارهایی نیمه‌افراشته با احترام خون صدها نخل سر به آتش سپرده... نه باز هم این کلمات دین ما را ادا نمی‌کند پس بگذارید فقط بنویسم: «خرمشهر» همین،چند قطره اشک،یک خط فاصله و جاده‌ای سرخ تا خود افق..."