چکیده:
ورود اسلام به جنوب هند در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری صورت گرفت. با این
حال، این سرزمین از مدتها پیش مورد توجه برخی از صوفیان مسلمان قرار گرفته بود که
برای تبلیغ عقاید خویش به آن جا سفر کرده بودند. فتح دکن به دست مسلمانان و تأسیس
حکومت بهمنیان به عنوان اولین حکومت مستقل مسلمان، باعث گسترش عقاید صوفیانه و نیز
رشد فرقههای مختلف صوفیه گردید. صوفیان در این منطقه نفوذ و اعتبار فراوانی در
میان گروههای مختلف اجتماعی پیدا کردند به طوری که پادشاهان بهمنی برای استقرار و
تداوم قدرت خویش در دکن و نفوذ در میان مردم ناچار دست به دامان این گروه شدند و با
نزدیک ساختن خویش به صوفیان از حمایت جدی مردم برخوردار گردیدند. صوفیان نیز فرصت
پیش آمده را برای تبلیغ و گسترش آراء خویش مغتنم شمرده و به حمایت از بهمنیان
پرداختند. این مقاله رابطه صوفیان و بهمنیان و نیز نقش صوفیان در تشکیل و تداوم
حکومت بهمنیان را بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"احمد اول تلاش کرد با دعوت از نخبگان و دانشمندان ایرانی، جامعهای جدید بر اساس روابط فرهنگی و سیاسی نو در بیدر ایجاد کند از اینرو، وی ناامید از تأثیر فرزندان و نوادگان گیسودراز در جامعه، دست به دامان صوفیان خاندان نعمت اللهیه شد تا علاوه بر همخوانی با جامعه جدید، با عقاید و تمایلات شیعی وی نیز هماهنگ باشند.
به علاوه این امر نشان میدهد در میان صوفیان این دوره، اختلافاتی درباره نحوه تعامل با حاکمان وجود داشته است، چرا که در همین سالها شیخ سراج الدین جنیدی از حامیان سرسخت محمد اول در همه امور سیاسی و اجتماعی بود و طبق اسناد موجود اموال و جاگیرهایی از پادشاهان بهمنی پذیرفته بود.
46 درگذشت گیسودراز و سپس انتقال پایتخت به بیدر فعالیتهای منظم چشتیه را دچار خلل کرد، لیکن گیسودراز فرزندان، نوادگان و مریدان زیادی داشت که پس از او در گلبرگه و بیدر و برخی دیگر از شهرهای دکن فعال بودند و مورد توجه و احترام سلاطین بهمنی و نیز مردم قرار داشتند.
6. سید حنیف: وی یکی از صوفیان مشهور و از مریدان خاندان نعمت الله بود که در دوره احمد اول به همراه آنان وارد بیدر گردید و در حوادث سیاسی و اجتماعی این شهر نقش مهمی ایفا کرد.
گذشته از ارشاد وراهنمایی سلاطین و گاه ایستادگی در برابر اعمال خلاف شرع آنان، این افراد در جهت تقویت روحیه اخلاقی و دینی مردم و نیز کنترل فساد و تباهی جامعه، نقش مهمی ایفا کردند؛ آثاری که تحت عنوان ملفوظات از برخی صوفیان این دوره به جای مانده، به خوبی نشانگر تلاش آنان برای زدودن فساد و تباهی از جامعه و ایجاد فرهنگی دینی و انسانی است."