چکیده:
حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هر کشوری ایجاب میکند که با سازمانهای بین المللی
تعامل داشته باشد. حیطه عملکرد و فعالیت سازمانهای بین المللی به حدی گسترش یافته
که حتی اگر کشوری بخواهد هیچ تعاملی با آنها نداشته باشد، نمیتواند از محدودیتهای
اعمالی آنها بر خودش رهایی یابد.
در این نوشتار، روند تحول در روابط جمهوری اسلامی با سازمانهای بین المللی به چهار
دوره تقسیم شده است: دوره اول از بهمن 57 آغاز و تا آبان 58 ادامه داشته که دوره
ادامه روابط رسمی محدود ایران با سازمانهای بین المللی بوده است. دوره دوم، دوره
مقابله و مواجهه با سازمانهای بین المللی بوده که بیشترین نماد این جهتگیری در
موضوعاتی نظیر اشغال سفارت آمریکا و جنگ تحمیلی بوده که دوره زمانی آبان 58 تا 67
را دربر میگیرد. دوره سوم که از سال 68 تا 76 را دربر میگیرد، دوره همگرایی و
همزیستی با سازمانهای بین المللی بوده است. ایران در این دوره تلاش کرده تا ضمن
ورود به سازمانهای بین المللی، واقعیتهای بین المللی مترتب بر آنها را بپذیرد.
دوره چهارم که با دوم خرداد 76 آغاز میشود، دوره نقش آفرینی محدود کشور در
سازمانهای بین المللی است.
خلاصه ماشینی:
"[17] به طور کلی مهمترین شاخصههای ایدئولوژی گرایی در صحنه بینالمللی در طول سالهای 1358 تا 1368 که متأثر از اهداف ایدئولوژیک انقلاب و همچنین فضای خاص جنگ تحمیلی بود عبارت بودند از: تقدم منافع اسلامی بر منافع ملی؛ انعطافناپذیری در سیاست خارجی؛ رویارویی با نظام بینالمللی؛ عدم واقعبینی و درک واقعیتهای عینی؛ پیگیری استقلال همه جانبه و خودکفایی در همه امور؛ عدم تناسب اهداف ملی با قدرت و توان ملی؛[18] طرح صدور انقلاب؛ و مخالفت با سازمانهای بینالمللی به ویژه سازمان ملل به منزله ابزاری جهت مشروعیت بخشیدن به تصمیمات کشورهای دارای حق وتو.
مهمترین ویژگیها و مشخصات گفتمان سیاست محور در عرصه سیاست خارجی عبارتند از: پیگیری روشهای نوین در عرصه سیاست خارجی؛ پذیرش پلورالیسم جهانی؛ تغییرات محدود در ترکیب نخبگان وزارت امور خارجه؛ پیگیری مستمر سیاست تنشزدایی و گفتوگو با دولتها؛ تلاش برای پایان دادن به هر نوع منازعه و کشمکش بینالمللی مرتبط با ایران و رفع سوءتفاهمهای انباشته گذشته؛ پیگیری طرح «گفتوگوی تمدنها»؛ تلاش و بسترسازی برای نقشآفرینی ایران به عنوان یک بازیگر منطقهای؛ تلاش دیپلماتیک برای معرفی ارزشهای مادی و معنوی تمدن غنی ایرانی؛ تصحیح چهره خشن جمهوری اسلامی در عرصه روابط بینالملل؛ پیگیری سیاست چندجانبهگرایی بینالمللی در درون سازمان ملل متحد؛ جلب و جذب سرمایههای خارجی از طریق اعتمادسازی بینالمللی؛ انجام «گفتوگوی سازنده»[44] با اتحادیه اروپا به جای «گفتوگوی انتقادی»[45] که این تحول مهم ناشی از رویداد دوم خرداد 76 بود؛ و پرهیز از امنیتی کردن مسائل سیاست خارجی."