چکیده:
این مقاله به بررسی اندیشه سیاسی ابن رشد میپردازد. متفکری که او را پل انتقال
علوم اسلامی به اروپا و جهان مسیحیت برشمردهاند. وی در قرطبه اندلس (595 – 520) در
خاندان با سابقه بنورشد دیده به جهان گشود. پدر و پدر بزرگش، جملگی از امامان جمعه
و جماعت، قاضی و مدرس بودند؛ همین زمینه سبب شد که او به فراگیری علوم دینی روی
آورد. ابن رشد، در موقعیتهای گوناگون علمی – فرهنگی قرار گرفت. از جمله حضور در
شورای آموزشی مراکش که باعث آشنایی و ارتباط وی با ابن طفیل گشت. وی با جد و جهد
فراوان، کمر همت به تصحیح و پیرایش آثار، از جمله آثار ارسطو، بست. در عین حال
فرصتی نیکو حاصل گردید که تاملات و آراء سیاسیاش را ذیل آن آثار ساماندهی نماید.
در مجموع ابن رشد را متفکری نقاد، احیاءگر مکتب مشاء، شارح کبیر آثار ارسطو،
فیلسوف، متکلم و فقیه که آثار بسیاری به یادگار گذاشته گفتهاند. این مقاله با بحث
از مفاهیم، بنیادهای معرفتی، هستی شناسی و انسان شناسی آغاز میگردد. سپس نیم نگاهی
به منابع اندیشه و نسبت دین و سیاست دارد و در ادامه به بحث جایگاه فرد و اجتماع،
حکومت و انواع آن و در خاتمه حقوق و وظایف متقابل حاکم و اتباع میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"به تصور ابنرشد، این گونه از معرفت در پی کشف حقیقت از راه فهم علل و اسباب است[15] و با تولید مفاهیم برای معقول سازی جهان و آنچه که ناظر به تبیین نسبت بین عالم طبیعت با عالم انسانی است میباشد.
3. انسان کامل، انسانی است که به صورت انسان است و[45] براساس فهم نسبت خود با جهان هستی[46] و غایتش از آمدن[47] تعریف میگردد و این که وجود او، اقتضای انجام چه فعلی را دارد که او را ضرورتا به هدف برساند،[48] چون انسان اصل و اساس و غایت شهر میباشد.
در آغاز لازم است به دو نکته اشاره کنیم: نکته اول، در بحث انسانشناسی، ابنرشد از تنوع طبایع (قوای نفسانی و امیال) به تنوع تعقل و فهم در علوم نظری و از آن به فقدان حتمیت در امور انسانی میرسد، و نکته دوم، نگاه ابنرشد به سیاست (تدبیر نفوس) و علم مدنی است که در آن به بررسی راههای اتصاف به ملکات و سنن ارادی میپردازد و افراد برای بودن یا برای بهتر بودنشان، بدان نیازمندند و این فرایند با بررسی جنبههای پویایی رفتار افراد در مرحله عمل و نسبت آن با متغیرهای جزئی و طبقهبندی نیازها و انطباق کلی با موارد جزئی صورت میگیرد، که از تنوع در طبایع، به تنوع در خلقیات و اخلاقیات و سپس تنوع در سیاسیات و در نهایت به تنوع در غایات میانجامد."