چکیده:
: نگارنده پس از بیان سیر تاریخی دموکراسی و توضیح تقدم آن بر لیبرالیسم معتقد است دموکراسی به معنی انتخاب حاکمان منهای لیبرالیسم، هیچ
گاه مورد تأیید اندیشمندان نبوده و به عنوان آرمانی انسانی مطرح نشده است. در دوران جدید لیبرالیسم و دموکراسی درهم آمیخته شدهاند و توسط
مارکسیستها از یکدیگر تفکیک شدند که نتایج ناگواری به بار آورد. اما در باب نسبت لیبرال دموکراسی و دین با بررسی اندیشههای بیگانگان چنین نتیجه
میگیرد که لیبرال دموکراسی نه تنها در جوهرش ضدیت با دیانت وجود ندارد، بلکه مبتنی بر نوعی از خداشناسی است.
امروز در جریان اندیشه ایرانی، با پرسشی در باب سازگاری دموکراسی، لیبرالیسم و دینداری مواجه هستیم. دینداران بنیادگرا و روشنفکران
دینگریز، تأکیدشان بر ناسازگاری میان سامان مدرن زندگی سیاسی و اجتماعی و دیانت است، در نتیجه اعتقاد به آموزههای وحیانی و بها دادن به
این آموزهها را در حوزه عمومی به ویژه حوزه سیاست ذاتا و بنیادا با لیبرالیسم و حتی گاه با دموکراسی متعارض میانگارند. آیا تفکر لیبرال
دموکرات در بنیاد خود ضد دینی است؟ دین به عنوان قائل بودن به وجود خداوند و تعلیمات آسمانی او مد نظر است و لزوما دیانتی که دعوی
حکومتگری دارد، مورد بحث نیست؛ زیرا در این مقاله قصد داریم در باب نسبت دین و لیبرالیسم سخن بگوییم، نه آنکه قرائتی ویژه از دینداری
ارائه دهیم. اما پیش از آن، باید به این پرسش نیز پاسخ گفت که آیا تفکیک دموکراسی و
لیبرالیسم امکانپذیر یا حتی ضروری است.
خلاصه ماشینی:
"آیا تفکر لیبرال دموکرات در بنیاد خود ضد دینی است؟ دین به عنوان قائل بودن به وجود خداوند و تعلیمات آسمانی او مد نظر است و لزوما دیانتی که دعوی حکومتگری دارد، مورد بحث نیست؛ زیرا در این مقاله قصد داریم در باب نسبت دین و لیبرالیسم سخن بگوییم، نه آنکه قرائتی ویژه از دینداری ارائه دهیم.
3. نویسنده با استناد به برخی گفتههای لاک و روسو و میل به عنوان پدران لیبرالیسم مدعی میشود که لیبرالیسم با دین تضادی ندارد و از فحوای عبارات و توضیحات ایشان چنین برمیآید که، لیبرالیسم با دینی سازگار است و تضاد ندارد که داعیه اجتماعی و حکومتی نداشته باشد یا به تعبیر ایشان، دینی که معتقد به وجود خدا و تعلیمات آسمانی اوست و دعوی حکومتگری ندارد.
ثانیا چرا نمیتوان مردمسالاری و دموکراسی به معنی انتخاب کارگزاران حکومتی را مبتنی بر آموزههایی دینی بنا کرد و حتما باید به مبانی لیبرالیسم اکتفا کرد؟ ثالثا به چه دلیل استفاده دیگران از دین و مبانی دینی سوء استفاده از دین است ولی استفاده لیبرال دموکراسی از دین سوء استفاده نیست؟ همانگونه که ایشان معترفاند که لیبرال دموکراسی بر نوعی از خداشناسی بنا شده است و این خود میتواند نوعی سوء استفاده از دین تعبیر شود.
6. همانگونه که ایشان از قول روسو نقل میکند که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم حکومت دینی و عرفی را یکی کرده بود و حکومت سیاسی خوبی داشت و پس از ایشان مسلمانان به انحراف کشیده شدند و این دو را از یکدیگر جدا کردند، بنابراین برای داشتن دموکراسی و حکومت عرفی پاسدار حقوق بشر و خوب لزوما نیازی نیست که به لیبرالیسم تمسک بجوییم."