چکیده:
نقد الاصول و تلخیص الفصول، نام تنها اثر باقیمانده از منطقدان برجسته قرن 11 و 12، محمد بن حسین، معروف به یوسف تهرانی است. از
جزئیات زندگی وی اطلاعی در دست نیست. تألیف دیگری که از او شناخته شده الفصول فی المنطق میباشد. وی در نگارش کتاب نقد
الاصول و تلخیص الفصول از قلمی روان و روشن سود جسته و از حشو و زواید اجتناب کرده است. در جای جای این اثر نقد آراء بزرگان
منطق و ارائه اندیشههای بدیعی به چشم میخورد. در جزء اول کتاب مباحث قضیه، در جزء دوم قیاس و در جزء سوم برهان را به تفصیل
مورد بحث قرار داده است. در بخشی از این مقاله برخی از اندیشههای منطقی یوسف تهرانی به اختصار مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
"رساله منطقی نقد الاصول و تلخیص الفصول یوسف تهرانی خود این اثر را چنین معرفی کرده است: در گذشته رسالهای در منطق نوشته بودم، از خصوصیات آن رساله، این بود که در آن علم منطق را بهطور کامل مورد بررسی قرار داده بودم و در نوشتن ابواب و فصول آن به اندیشه گذشتگان بسنده و ترتیب کتابهای آنها را رعایت کرده بودم، تنها مقولات عشر را به علت طولانی بودن و قلة فایده حذف نموده بودم ...
یوسف تهرانی این دیدگاه را نادرست و منشأ این خطا را سه جزیی دانستن تمام قضایا میداند و معتقد است: قضایایی که محمول آنها «وجود» است دو جزیی هستند و برای ربط محمول به موضوع به رابط نیازی نیست زیرا رابط از نظر او ـ زمانی یا غیر زمانی ـ همانطور که در بند «ب» گفته شد، وجود است و اگر بخواهیم برای چنین قضایایی رابط بیاوریم مانند این است که بگوییم: «زید موجود موجود» یا «زید هست هست» و نیز در چنین قضایایی جزء مفهومی سومی نداریم تا لازم باشد لفظی به ازای آن بیاوریم بلکه محمول و رابط در چنین قضایایی یک چیز است، این چنین قضیهای «ثنایی» است."