چکیده:
آرمان اصلی لیبرالیسم آزادی انتخاب فردی است، بنابراین همانقدر که اجبار زنها به خانهنشینی محکوم است اجبارشان به کار کردن هم محکوم است. آنچه که لیبرالیسم یا راست یا اقتصاد آزاد مینامیم، ایدئولوژی عصر جدید میباشد که مبتنی بر آزادی فردی و نظام بازار است. از جهت اقتصادی، نظام بازار مبنای ایدئولوژیک مدرنیته است؛ مدرنیته که تأکیدش روی زندگی مادی انسانها و اقتصاد است. یکی از راههای تقویت رویکرد دفاع از زنان این است که زنان وارد فعالیتهای اقتصادی شوند و درآمد کسب کنند، اما روشنفکرها ضد اقتصادند و نهضت فمینیستی هم که در چارچوب روشنفکری مطرح شد، طبیعتا رنگ ضد بازار، ضد اقتصاد و ضد لیبرال گرفت در این گفتوگو سعی شده است تا سازگاری میان اقتصاد آزاد و جریان دفاع از حقوق زنان نشان داده شود.
خلاصه ماشینی:
"4. این مطلب که «در جامعهای که زنها اغلب خانهدارند بیشتر مورد ظلم و ستم قرار میگیرند و یکی از راههای تقویت رویکرد دفاع از حقوق زنان این است که زنها وارد فعالیتهای اقتصادی شوند» یا این بیان که «این یک واقعیت است که زنها نقش کمرنگتری در جامعه دارند و از توانشان به اندازهای که باید استفاده نمیشود» این تلقی را به انسان میدهد که مطابق دیدگاه آقای غنینژاد، تنها راه رفع ظلم و ستم از زنان و پررنگتر شدن نقش آنان در جامعه شاغل شدن آنها میباشد، در حالی که باید گفت هر چند از نظر اسلام منعی برای اشتغال و تحصیل درآمد زنان، البته با رعایت موازین شرعی وجود ندارد، اما با این وجود مناسبترین و مهمترین مسؤلیت و کارکرد زن در اسلام گرمیبخشی به کانون خانواده و تأکید بر نقش مهرآفرینی آنان تبیین شده است تا نیازهای متقابل جنسی و عاطفی همسران در حیطه خصوصی برآورده شود و اگر زنان بتوانند نقش اصلی خود را به انجام برسانند نه تنها نقش پررنگی در جامعه دارند بلکه از تواناییها و استعدادهای ذاتی که خداوند در نهاد آنها به ودیعه نهاده است در بهترین طریق و راه آن استفاده نمودهاند.
5. بیاناتی اینچنین که «اگر تغییری مدیریتی به نفع خانمها اتفاق بیفتد همه زندگی بهتری خواهند داشت زیرا خانمها اهل جنگ نیستند» یا این که «تجربه شخصی من نشان میدهد که در اغلب زمینهها اگر زنها به جای مردها تصمیم میگرفتند وضع ما بهتر میبود» وقتی که به دنبال طرح راهکاری در سطح کلان و گسترده برای جامعه هستیم به نظر میرسد غیرعلمی و غیرکارشناسانه میباشد؛ زیرا به صرف یک تجربه شخصی یا بیان دلائل ناتمام، نمیتوان رویکردی منطقی در زمینه مسأله بسیار مهم مدیریت به دست آورد."