چکیده:
آقای آقاجری معتقد است دموکراسی به معنای مصطلح امروزی نمیتواند با فقه سنتی سازگاری داشته باشد. اما اگر منظور دموکراسی درون دینی باشد، این امکان وجود دارد. وی سپس به این موضوع میپردازد که چگونه میتوان در کنار واقعیت امت اسلام سخن از حکومت اسلامی براساس دموکراسی گفت؟
خلاصه ماشینی:
"در این مدل حاکمیت خدا از طریق آدمیان اما با مکانیسم دموکراتیک و انتخابی اعمال میشود اما در این مدل از آزادی و برابری همه انسانها و شهروندان نمیتوان سخن گفت بلکه از آزادی و برابری مسلمانان در چارچوب مرجعیت اسلام و متون دینی میتوان سخن گفت، هر چند در این نوع دموکراسی با نوعی پلورالیسم مذهبی و سیاسی درون دینی مواجه میشویم.
بنابراین این پرسش در شرایط جدید باید مورد بررسی قرار گیرد که ما در عصر ملت ـ دولتها زندگی میکنیم چگونه میتوانیم دین اسلام را به نحوی با دولت و دموکراسی مرتبط کنیم که در عین حال که یک مسلمان، مسلمان است و یک دیندار، دیندار است بتواند در عین دینداری، سیاستورزی کند و در حوزه دولت حضور یابد و در عین حال مدل دموکراتیک هم محفوظ باقی بماند و مسأله اساسی این است که آیا در شرایط مدرن ناچار هستیم با دین وداع کنیم و دموکراسی را حفظ کنیم و یک حکومت دموکراتیک داشته باشیم یا برای حفظ حکومت دینی لازم است با دموکراسی وداع کنیم.
قانون اساسی در صورتی یک قانون اساسی دموکراتیک خواهد بود که همچنان آن اصول بنیادی را در خود حفظ کند، یعنی اصل حق حاکمیت، حق آزادی و حق «برابری حقوق» را حداقل به عنوان اصل پایه دموکراسی سیاسی به رسمیت بشناسد و هیچگونه حق انحصاری را به گروه، صنف و طبقهای ندهد که در این صورت حکومت ملی و دموکراتیک به وجود میآید."