چکیده:
نوآوری و نقد دیدگاههای نااستوار، از ویژگیهای بارز استاد فقید آیةالله معرفت بود،
و این مهم، در نقد گزارههای حدیثنما و اسرائیلیات، نمودی دو چندان داشت. استاد با
احاطه به دانشهای گوناگون و تسلط بر مبانی دینی، به نقد و رد آنها میپرداخت.
این نوشتار، که به بررسی مختصر شیوهها و مبانی نقد اسرائیلیات از دیدگاه استاد
میپردازد، پس از مفهومشناسی، به شناسایی ماهیت و علل بروز و نشر آنها خواهد
پرداخت و دیدگاه استاد را در نقد ادلة مشروعیت مراجعه به اهل کتاب و نیز،
موضعگیریهای عالمان و مفسران را در برابر اسرائیلیات، بازبینی خواهد نمود و به طور
ویژه، دیدگاههای سهگانة مفسران را به تصویر کشیده، آنگاه، شیوة استاد را در نقد
سندی اسرائیلیات و سپس نقد محتوایی به بررسی نهاده است.
خلاصه ماشینی:
"این گونه بود که برخی از صحابه، اهل کتاب را مرجع خود در پرسشهای قرآنی قرار دادند و در طول چند دهه پس از رحلت پیامبر ، انبوهی از اسرائیلیات وارد حوزة تفسیر و حدیث گشت و پسینیان نیز، در دفاع از شیوة پیشینیان، کم و بیش بر این شیوه صحه نهادند تا آنجا که حتی افرادی همچون ذهبی نیز، پس از تجویز مراجعه به اهل کتاب، روایات مخالف را گاه این گونه توجیه میکنند که: منع مراجعه، مربوط به اوائل بعثت پیامبر بوده تا در عقاید نوپای مسلمانان خللی در نیاید، و دیگرگاه بدینسان که: جواز مراجعه، ویژة آن بخش از مسائل است که دلیلی بر کذب آن نباشد و شریعت از آن ساکت و نشر آن برای مردمان بیزیان...
کتابهای متعددی نیز به صورت مستقل در رد و نقد اسرائیلیات نگاشته شده است (برای نمونه میتوان از این کتابها یاد کرد: اسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفسیر از محمد ابوشهبه، الاسرائیلیات و اثرها فی کتب التفسیر از رمزی نعناعه، الاسرائیلیات فی التراث الاسلامی از مصطفی حسین، سلسلة الاحادیث الضعیفة و اثره السیئ فی الامه از محمد ناصرالدین الالبانی، الاسرائیلیات فی التفسیر و الحدیث از محمدحسین ذهبی، تحذیر الخواص من اکاذیب القصاص از عبدالرحمن سیوطی، اسرائیلیات القرآن از محمدجواد مغنیه، اسرائیلیات و تأثیر آن بر داستانهای انبیا در تفاسیر قرآن از حمید محمدقاسمی)، لکن به جرأت میتوان ادعا کرد که تیغ نقد استاد معرفت نسبت به اسرائیلیات و موضوعات، بیش از تمام محققان دیگر برنده و تیز است و با ژرفاندیشی و نکتهسنجی و نیز شناخت ماهیت و منشأ آنها، هوشمندانه به تحلیل و رد آنها پرداخته است و به همین جهت، گاه حتی به افرادی همچون ابن کثیر و آلوسی نیز اعتراض میکند و تساهل محدود آنها را نسبت به پارهای اسرائیلیات نمیپذیرد."