چکیده:
استراتژیک و پیادهسازی است که توسط فلسفهء روابط علت و معلول احاطه شده است.این که کدامیک برای پیادهسازی دیگری مورد استفاده قرار میگیرد،به نقطه نظر(دیدگاه)و گستردگی پیادهسازی این مفاهیم بستگی دارد.
خلاصه ماشینی:
"مدیریت کیفیت فراگیر متوازن محمد کارگر شورکی *خلاصه در سالهای اخیر شاهد افزایش توجه نسبت به اندازهگیری عملکرد همه جانبه و سیستمهای کنترل بودهایم مدیریت کیفیت جامع( TQM )و کارت امتیاز متوازن( BSC )فلسفههای مدیریتی میباشند که بصورتی گسترده نه تنها در دنیای آکادمیک بلکه در دنیای کسب و کار نیز مورد بحث قرار گرفتهاند.
BSC ،که در سال 2991 توسط نورتون و کاپلان معرفی شد،یک متد اندازهگیری عملکرد و همچنین یک ابزار مدیریت استراتژیک میباشد،که دارای چهار منظر متفاوت برای موفقیت یک شرکت است.
مدیریت کیفیت جامع ( TQM )و کارت امتیاز متوازن( BSC )فلسفههای مدیریتی میباشند که بصورت گستردهای نه تنها در دنیای آکادمیک بلکه در دنیای کسب و کار نیز مورد بحث قرار گرفتهاند.
BSC که توسط نوترن و کاپلان در سال 2991 معرفی شد،یک متد اندازهگیری عملکردی و همچنین ابزار مدیریت استراتژیک میباشد که دارای چهار منظر متفاوت برای موفقیت یک شرکت است.
سیستم اندازهگیری توانایی برای نشان دادن سیستماتیکی ارتباطات علت و معلولی ممکن است یک موضوع سئوالبرانگیز(به تصویر صفحه مراجعه شود) شود؛با این وجود،کاپلان و نوترون با توجه به ایجاد مقیاسهای علت و معلولی یک مثال تنظیم نمودهاند که در شکل 2 بوضوح نشان داده شده است.
در این صورت، TQM بعنوان یک ابزار بمنظور بهبود عملکرد بویژه در منظرهای فرایندهای داخلی و مشتری BSC مورد توجه قرار گرفته شده است.
جمعبندی نهایی این تحقیق این است که هر دو مفهوم TQM و BSC میتوانند بعنوان یک فلسفه بمنظور بهبود عملکرد کلی یک واحد کسب و کار در نظر گرفته شوند."