خلاصه ماشینی:
"اما چون قریحه شاعرانهاش در کمال بلندی و لطافت بود بهیچیک از این سبکها پایبند نبود و در آثارش همیشه از حدود قیدهائی که (1)-مکتب دادایادادائیسم زائیده نومیدی و اضطراب و هرجومرجی است که از خرابی و آدمکشی و بیداد جنگ جهانی اول حاصل شد:زبان حال کسانی است که به ثبات و دوام هیچ امری امید ندارند و چیزی را در زندگی پابرجا و محکم نمیشمارند.
با اینحال نباید انتظار داشت که هواخواهانش شیوه کار خود رابه عبارتی قابل فهم انشاء و تنظیم کرده باشند زیرا چون بنای این مکتب بر نفی بود ناچار میبایست شیوه خود را هم نفی کنند.
باین سبب فهم شعرا و خاصه برای کسانیکه فرانسوی زبان نیستند و ذهن آنان با سوابق این شیوه و طرز بیان این شاعران مأنوس نیست بسیار دشوار و گاهی نزدیک به محال است پل الوار در سال 1952 درگذشت.
ترا برای خاطر دوست داشتن دوست نمیدارم ترا بجای همه زنانی که دوست نمیدارم دوست میدارم جز تو،که مرا منعکس تواند کرد؟من خود خویشتن را بس اندک میبینم."