خلاصه ماشینی:
"جالب توجه است که روزنامهء آذربایجان هم با شعری«خطاب به قلم»گشوده شده است: ای قلم،ای نور ظلمت سوز من ای قلم،ای صبح روز افزون من خامهام،ای محرم افکار من ترجمان فکرت و اسرار من سالها و ماهها پس خفتهای کان دری من بایدت ناسفتهای حالیا برخیز شه دستور داد اندر آتش دید ما را نور داد محمد حسین ذکاء الملک فروغی،که خود از کارگزاران کارکشتهء دستگاه وزارت انطباعات ناصری و مظفری بوده،و روزنامهء هفتگی تربیت را،که نخستین و پردوامترین روزنامهء غیر دولتی عصر مظفری بود،انتشار میداده،در واپسین شمارهء آن،شمارهء 434،که در حدود هفت ماه و نیم پس از صدور فرمان مشروطیت منتشر شده،دربارهء شگردی که برای تأمین دوام انتشار روزنامه به کار میزده،اعترافاتی کرده است که حاکی از حال و روز روزنامهها و روزنامهنگاران در دورهء اضمحلال استبداد است:«البته یک نفر آدم بیزور که به هیچ مقهور شود،چون با جمعی دشمن روبرو گردد،طبیعی است که فکر سپر و سنگری کند و...
» البته،قانون مطبوعات،که دیدیم در نتیجهء تدابیر نمایندگان طرفدار آزادی قلم،که اکثر نمایندگان تبریز در رأس آنها قرار داشتند،خیلی دیر و در حدود چهار ماه پیش از بمباران مجلس و در زمانی که دربار و وابستگانش خود را برای درهم کوبیدن مشروطه و مجلس آماده میکردند،به تصویب رسید و همان شرایط بحرانی در چربیدن آرای جناح محافظهکار و محدودیت طلب بر آرای جناح ترقیخواه و طرفدار آزادی بیان تأثیر نهاد؛لیکن این قانون در دورهء اول مجلس کمتر مورد مراعات و اجرا قرار گرفت،درحالیکه در ادوار بعدی با افزوده شدن مواد و تبصرههایی بر آن،معیار سنجش جرمهای مطبوعاتی و ابزار محدودیت و محکومیت اهل قلم شد."