چکیده:
دکارت در"تأمل سوم"از کتاب"تأملات در فلسفه اولی"، برهانی در اثبات وجود خدا اقامه میکند که امروزه به"برهان علامت صنعتی"معروف است.وی در این"تأمل"،دو تقریر مختلف از این برهان ارائه میدهد.مقاله حاضر به شرح و تبیین تقریر اول-که مهمتر،مفصلتر و معروفتر از تقریر دوم است-میپردازد.به براهین دکارت در اثبات وجود خدا،و از جمله همین برهان،اعتراضات مهم و متعددی شده است.این مقاله به طرح و بررسی و پاسخ اعتراضات مزبور نپرداخته، چرا که این خود مستلزم تألیف مقاله مستقل دیگری است.
خلاصه ماشینی:
"(اعتراضات و پاسخها،ص 11) نکته مهم و قابل توجه این است که علت این مفهوم،چه مشاهده خود این دستگاه یا مشابه آن باشد و چه دانش یا نبوغ طراح آن، تمام این علل،کمال معلول خود(یعنی نقشه پیچیده ذهنی)را یا عینا"به همان صورت" در خود دارند(مانند وقتی که رویت خود دستگاه یا مشابه آن،عامل پیدایش مفهوم آن میشود)و یا"به نحو والاتر"واجد آنند (مانند وقتی که دانش یا نبوغ یک فرد چنان در حد بالایی از کمال است که میتواند مرتبه پایینتری از آن را،مثلا به صورت نقشه یک دستگاه پیچید،در ذهن او ابداع نماید) برای این حقیقت که مفهوم یک دستگاه، حاکی از این[درجه]مهارت[یا پیچیدگی]ذهنی است نه[درجه]دیگر، باید علت خاصی وجود داشته باشد و...
چرا؟دلیل آن این است که با آنکه تعداد خطوط به کار رفته در هردو مثال یکی است و به اصطلاح دکارت"واقعیت صوری" هر دو نقاشی،یکسان است،اما چون "واقعیت ذهنی"این دو یکسان نیست یعنی کمالی که تصویر دوم از آن حکایت میکند بسیار بالاتر از اولی است و کمالی که در این معلول(تصویر پیچیده)بروز کرده است،در علت آن(ذهن یک کودک دو ساله،به ویژه عقب مانده)نیست،با یقین عقلی حکم میکنیم که این تصویر،حتما باید ناشی از انسانی بالغ یا دانشمند و یا دست کم کودکی بسیار نابغه باشد که کمال مزبور در هریک از آنها به نحوی(همان صورت یا به نحو والاتر)وجود داشته باشد."