چکیده:
نوشتار حاضر با تعریف و تبیین کوتاهی از مفهوم عوام و خواص، به نقش این دو دسته در شکلگیری
حادثه عاشورا پرداخته است و عملکرد خواص بویژه خواص باطل را در فرایند تاریخی این حادثه، به طور
مختصر مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است و با تقسیمبندی این دسته از افراد، نمونه هایی از رفتار آنان که
تأثیر بسزایی در این حادثه داشته است را گوشزد نموده است.
خلاصه ماشینی:
"با یک نگاه جامعهشناختی نسبت به جوامع پیشین، در مییابیم که هر جامعهای در طول تاریخ، افرادش را در دو گروه خواص و عوام تجزیه کرده است و در واقع، همین دو گروهند که منشأ تحولات تاریخی در دورههای مختلف بودهاند؛ به گونهای که هر پدیده تاریخی، حاصل نوع عملکرد این دو ______________________________ 1ـ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دانشنامه امام علی علیهالسلام ، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، چاپ اول، 1380، ج 6، ص 323.
پاسخ او را به امام علیهالسلام گفتند و آن حضرت خودش نزد او رفت و پس از سلام، از او برای خروج علیه یزید دعوت کرد؛ ولی عبیدالله همان جواب را تکرار کرد و چون امام علیهالسلام از هدایت و رستگاری او، مأیوس شد، فرمود: نصیحتی به تو میکنم و آن این که تا میتوانی خود را به مکان دوری برسان تا صدای استغاثه ما را نشنوی؛ زیرا به خدا سوگند اگر صدای استغاثه ما به گوش کسی برسد و به یاری ما شتاب نکند، خدا او را در آتش جهنم قرار خواهد داد.
(4) او در واقع، از قاعدین (5) بود؛ اما در قضیه عاشورا، با توجه به عملکردش و روی آوری به یزید و پایبندی به او وتنها گذاشتن امام، با علم به حدیث پیغمبر که هر کسی از یاری و نصرت حسین علیهالسلام دست بردارد ذلیل و خوار است، او را از قاعدین و توقفکنندگان در حقانیت امام دانستن، بسی جای تأمل دارد و چنین تعبیری در حق ایشان مسامحه است؛ زیرا او آشکارا تعیین موضع کرد و به یزید اعلام وفاداری نمود و به بیعت خود استوار ماند و برای او تبلیغ میکرد."