خلاصه ماشینی:
"و انسان لایقتر آن است که: در راستای نیازهای«آنچه باید باشم»به نیازهای«آنچه هستم»اعتنا داشته باشد و سعی نماید دومی را غالبا در«حد کفاف و ضرورت»توجه کند ولی«اولی»را در کمال وسعت و قدرت،مورد اعتنا بدارد.
این نیست،بلکه: «خوردن»به دقت، به اندازه، با ادب، با حال تشکر، با توجه به اینکه چرا میخورم؟ از خون خوردن،چه بهرهای بهتر است بخواهم؟ چه بخورم که حلال باشد؟ پس«خوردن»در نظر ما یک«عمل مجموعی وجود»است و هرگز در یک وجه و یک بعد نه اعتنا میشود و نه مقبول است،تا برسد به نیازهای غذایی(که عامترند و وسیعتر) و تعیین شغلهای مربوط به غذا،آنها هم باید با همین مقاصد خود را موافقت در اجرا دهند.
امید داریم با تقدیم«نقد و حاشیه بر نظرات اهل نظر در دنیای غرب»بر مسألهء شغل و انتخاب آن«که همراه با تحلیلهای مکتبی و تعقلی است،«نیازها»به معنای شایستهء خود در قبول ما برگردند و ماندهء نیازها را باهم کفاف و قناعت به حد اقل برسانند،و از رعایت«بجا مصرف کردن-برای ضرورت،بموقع و با بهرهبری بیشتر که از حد اقل مصرف»دور نمانند."