چکیده:
مقاله حاضر، نقدی است بر نظریه «دین حداقلی»، که بر اساس آن دین در امور فردی و اخروی
محدود میگردد و در نتیجه، قلمرو و گستره آن در امور اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فقهی به حداقل
کاهش مییابد. نظریه حداقلی دین، که چند سالی است به عنوان یک نظریه از سوی روشنفکران و
نواندیشان دینی معاصر طرح شده است، ریشه در مبانیای دارد که مهمترین آن، تحویل و تحدید
هدف بعثت و جهتگیری دعوت انبیا در امور اخروی است. در این نوشتار، پس از تحلیل و نقد و
بررسی مبنای فوق، جامعیت و شمولیت هدف بعثت انبیا نسبت به امور دنیوی و اخروی بیان شده
است.
خلاصه ماشینی:
"مراد از تحلیل غایت بعثت، پاسخ به این پرسش است که پیامآوران آسمانی به سوی چه مقصد یا مقاصدی مردمان را دعوت میکنند؟ آیا دعوت انبیا محدود به اهداف اخروی و سعادت معنوی است و یا مصالح معیشتی و سعادت این جهانی را نیز فرا میگیرد؟ آیا تعالیم انبیا صرفا هدایتی به سوی خدا و آخرت است و یا علاوه بر آن، برنامهای برای رساندن مردم به رفاه دنیوی نیز هست؟ پیامبران رسالت خویش را در چه قلمروی میدانند؟ و افراد بشر در مواجهه با انبیا چه انتظاری از آنان در دل دارند؟ بحث جهتگیری دعوت انبیا به لحاظ عملی نیز حائز اهمیت است؛ زیرا انتظار دو جانبه پیامبران و مخاطبان آنان از یکدیگر و ارتباط عملی بین آنها، بر اساس فهم حد و مرز رسالت انبیا شکل میگیرد.
» (2) به اعتقاد ایشان، چنانچه آخرت و خدا را برنامه اصلی بعثت انبیا بدانیم و امروز اصلاح دنیا هدف و وظیفه ادیان الهی نباشد، دیگر ایراد و نقصی برای ادیان نخواهد بود که گفته شود در اصول و احکام دین، همه مسائل و مشکلات زندگی و دستورالعملهای جامع و کامل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مورد نیاز جوامع وجود ندارد.
بنابراین، شهید مطهری دیدگاهی جامعنگر در هدف بعثت دارد و دیدگاه جامعنگر در تفسیر جهتگیری دعوت انبیا بر آن است که آموزههای پیامبران، همه شؤون حیات بشری (حیات دنیایی و آخرتی) را در بر میگیرد و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به دلیل خاتمیت، پیامی جامع و کامل برای بشر آورده است."