چکیده:
مدرنیسم، مانند هر تحول دامنهدار دیگری، دارای زوایای گوناگون است. اما قبل از نقد و بررسی
هر بعد آن، باید به ریشهیابی تاریخی مدرنیسم پرداخت و بدون شناخت کافی از پیشینه آن، از
داوری خودداری کرد. تحولات مدرنیسم در بستر زمان، ما را در فهم دقیق آن یاری میکند.
جریانهای فکری ای که از مدرنیسم سرچشمه گرفتهاند را نیز نباید از نظر دور داشت.
کتاب یاد شده به روند پیدایش مدرنیسم، رشد آن و ایدئولوژیهایی که از آن تفکر، نشأت
گرفتهاند، میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"ایدئولوژی لیبرال از قرن هفدهم تا بیستم در بسط تدریجی خود، به سه شکل ظاهر میشود: 1ـ لیبرالیسم کلاسیک؛ از سال 1750 تا 1900؛ 2ـ سوسیال دموکراسی؛ از اوایل قرن بیستم پدید آمد که در این دوره دولت برای جلوگیری از اعتراضها و بروز انقلابها در قشر محروم، در اقتصاد دخالتهایی انجام میدهد؛ 3ـ نئولیبرالیسم؛ با ادامه روند سوسیال ـ دموکراسی؛ زیانهایی شامل حال سرمایهداران شد که باعث رجوع به لیبرالیسم کلاسیک در هیأت نئولیبرالیسم میشود که هدف آن، حفظ منافع ______________________________ 1- خواهان آزادی مطبوعات به نفع بورژواها میباشد.
در دوره سوسیال دموکراتیک دولت از لحاظ اجتماعی چند ویژگی دارد: الف) تکیه بر توتالیتاریسم از طریق رسانهها و تحمیق افکار عمومی؛ ب) اعتقاد به نظام سرمایهداری که منجر به فقر، بیعدالتی و اختلافات طبقاتی میشود؛ ج) دولتها در این دوره، تجاوز و سرکوب را سرلوحه برنامههای خود قرار دادهاند و ماهیتی امپریالیستی (سرمایهداری انحصاری) دارند؛ د) همه مفاهیم، از جمله قانون و آزادی و ...
از ویژگیهای بارز ایدئولوژی فاشیسم میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1ـ فاشیسم طغیان ارادهگرایانه وخشن نهیلیسم مدرن است؛ 2ـ توتالیتاریسم، اراده دولت را بر هر امری مقدم دانسته و خواهان دولتی با سیاست متمرکز میباشد؛ 3ـ اقتصاد فاشیستی، سرمایهسالار است، اما سیاستهای اقتصادی آن بین دولتهای لیبرال و دولتهای سوسیال در حال نوسان است، و برای جلوگیری از طغیان و بحران، بر ایجاد تعاونیها و نظارت دولت توجه دارد؛ 4ـ امپریالیسم؛ ______________________________ 1- فاشیسم از ریشه Fales به معنای دستههایی از ترکه است که در جمهوری رم باستان جلو کنسولها میآویختند و نشانه اقتدار بوده است."