چکیده:
مفهوم «وحی» یکی از مفاهیم مهم و اساسی ادیان ابراهیمی است که این ادیان را از مکاتب بشری متمایز
میسازد. چیستی و سرشت وحی یکی از مباحث مهم فلسفه دین و کلام معاصر است. پیرامون سرشت و ماهیت
وحی، دو دیدگاه عمده وجود دارد که عبارتند از وحی گزارهای و وحی تجربی. بر اساس وحی گزارهای، خداوند
حقایق و گزارههایی را بر پیامبر وحی میکند، اما بر اساس وحی تجربی، پیامبر با خدا مواجههای داشته و تفسیر
آن مواجهه و تجربه دینیاش را برای دیگران منتقل میکند. مقاله حاضر، در واقع در صدد نقد این دیدگاه؛
یعنی همسانانگاری وحی و تجربه دینی (= وحی تجربی) میباشد. مقاله پس از توصیف دیدگاه تجربه دینی و
مفاهیم اساسی آن، به زمینههای ظهور این نظریه اشاره کرده و پس از نقد و بررسی این دیدگاه، تفاوتهای وحی
و تجربه دینی را بیان میکند. بنابراین، با توجه به نقدهایی که دیدگاه تجربه دینی دارد و نیز تفاوتهای اساسی
که میان وحی و تجربه دینی وجود دارد، نمیتوان دیدگاه فوق؛ یعنی تجربه دینی را در مورد وحی و بخصوص
وحی اسلامی پذیرفت.
خلاصه ماشینی:
"» (3) علل و عوامل پیدایش دیدگاه تجربه دینی دیدگاه تجربه دینی در باب وحی در پرتو علل و عوامل خاصی به وجود آمد که در اینجا به مهمترین این عوامل اشاره میکنیم: 1ـ شکست الهیات طبیعی: در قرون وسطی دو روش برای دستیابی به حقایق دینی مطرح شد؛ برخی مبنای مباحث کلامی خود را عقل میدانستند و با روش عقلی ـ فلسفی، باورهای دینی را توجیه میکردند و عدهای دیگر مبانی کلامی خود را به وحی و کتاب مقدس استناد میدادند و اعتقادشان بر این بود که خداوند خودش را به طرزی مخصوص مکشوف فرموده است.
ابهام آن به حدی است که صاحبان تجارب و عارفان خود معترفند که قادر به بیان و توصیف آن نیستند؛ چرا که آنچه به تجربههای دینی و عرفانی نسبت داده میشود، غالبا نتیجه جهد و کوشش فراوان در یک موضوع یا اثر ریاضت روحانی و یا نتیجه یک رشته تفکرات طولانی درباره یک موضوع است و عاقبت نیز آنچه از این راهها به دست میآید، در نفس انسان یقین صد در صد به وجود نمیآورد و همواره تجربه صورت یک پدیده مربوط به «خویشتن» شخص کاشف و تجربهگر باقی میماند، برخلاف وحی که کاملا واضح و آشکار (برای شخص پیامبر) صورت میگیرد و پیامبر آنچه را از خدا دریافته است، به صورت واضح و روشن و بدون کوچکترین ابهامی، در اختیار مردم قرار میدهد."