چکیده:
آز آنجا که موضوع علل و عوامل ظهور سکولاریسم در مغرب زمین و اروپا، یکی از مباحث بسیار مهم در
عرصه علم به شمار میآید، جا دارد ابعاد مختلف و متفاوت آن مورد بررسی و پژوهش قرار بگیرد.
در این نوشتار، تلاش شده درباره زوایای روشن و غیر روشن آن از نظر دینی و مذهبی مطالعه و تتبع
صورت بگیرد. از این رو، به عللی مانند الهیات جزمی، سوء استفاده از عقاید مردم، فقدان شریعت و... اشاره
گردیده و در نهایت نتیجه گرفته شده که سکولاریسم معلول رخ دادن عوامل مذکور است و از هر گونه جنبه
علمی و واقعگرایی خالی است.
خلاصه ماشینی:
"چرا که نوع آیین حاکم بر غرب و عملکرد ناصحیح متولیان آن از یک سو و به چرخش درآمدن علم و تکنولوژی از سوی دیگر و ورود افکار ناپخته و گاه متضاد به جامعه از سوی سوم، زمینه را برای تفسیری خاص از رابطه میان سه موضوع مهم یعنی: انسان، خدا و جامعه مهیا کرد و بدین ترتیب فرض بر این قرار گرفت که «خدا تنها هستی آفرین است» و «خود خدا، تدبیر انسان و جامعه را به دست خود بشر واگذار نموده است.
. علل ظهور و پیدایش سکولاریسم در مغرب زمین گفتنی است که مکتب سکولاریسم و پروسه سکولاریزاسیون در مغرب زمین، عوامل مختلف و متفاوتی دارد که در این مجال کوتاه، پرداختن به همه آنها امکانپذیر نیست یا در وسع نگارنده نمیباشد؛ اما برای نمونه، به برخی از آنها اشاره میکنیم: الف) الهیات جزمی «در قرون وسطا، بحث علمی و حکمتی تقریبا به آنچه در مدارس دیر و کلیسا میگذشت، منحصر بود که از آن با عنوان اسکولاستیک یاد میکنند.
(3) به گفته ویل دورانت، ولتر در این میان رساله در باب تسامح را نوشت و در آن گفت که اباطیلی که ارباب کلیسا در اصول عقاید و مواعظ خود به کار میبرند و اختلافاتی که در میان خود دارند، قابل عفو و اغماض بود و میشد آن را تحمل کرد؛ ولی دقتها و تعمقهای بیهودهای که به کار بردهاند و در کتاب مقدس اثری از آن نمیتوان یافت، موجب شده است که تاریخ مسیحیت با جنگهای خونینی توأم گردد."