خلاصه ماشینی:
"اما سید سبزواری برای حکم یاد شده عمومیت قائل است و حکم را شامل آجر, گچ, سیمان و قیر می داند و حکم را گسترش می دهد تا با زندگی امروز نیز سازگاری داشته باشد; زیرا در غیر این صورت چه فایده ای دارد که ما زمین را از جمله پاک کننده ها بدانیم و در عین حال زمین خاکی وجود نداشته باشد؟ زیرا بیش تر خیابانها و کوچه ها, فرودگاهها, ایستگاههای راه آهن, مترو, ایستگاههای ماشین و جلوی منازل و خانه ها و… یا از آسفالت و قیر است یا سیمان و یا موزاییک و اگر هیچ کدام از اینها پاک کننده نباشند, پس مشکلاتی که در زندگی امروزه ب ه وجود می آید, بسیار خواهد بود!
این نظریه اجتماعی در عصر کنونی بسیاری از گره ها را می گشاید و دشواریها را در روابط و مناسبات حل می کند,بویژه در اجتماعها و جاهایی که زن و مرد با هم کار می کنند و نیز در بیش تر عرصه های زندگی, مانند: بیمارستانها,دانشگاهها,دبستانها و دبیرستانها, ادارات دول تی, شرکتهای خصوصی و دولتی و دیگر جاهایی که انسان در عصر حاضر ناچار به مراجعه می شود و با توجه به این که در عصر حاضر زن هم جزئی از حرکت اجتماعی و پیوندش با کارهای روزانه, در تمام شؤون و زوایای زندگی است.
علمای پیشین, پای بند به نصوص بوده اند بدون این که بسیاری از قوا عد فقهی را که دلالت بر گستردگی در اجتهاد دارند, به کار بندد, در حالی که قاعده فقط اشاره به این مطلب دارد که اجتهاد و استنباط در مقابل نص, جایز نیست اما در غیر چنین موردی, هیچ مانعی نیست که هم زمان با پیشرفت و دگرگونیهای حیات زندگی, حرکت کنیم."