چکیده:
در متون علمی و کلاسیک روابط بینالملل مفهوم منافع ملی ابتدا توسط
واقعگرایانی چون مورگنتا به معنای تنها عامل تعیینکنندة رفتار خارجی دولتها در
صحنة بینالمللی استفاده شد. با ظهور رفتارگرایی در حوزة روابط بینالملل، آنان در
سایة نظریههای تصمیمگیری به ارجحیتهای ذهنی تصمیمگیرندگان در تعیین منافع،
مهمتر از الزامات محیط عملیاتی توجه کردهاند. در این میان اندیشمندانی از هر دو
رویکرد، از اساس منکر اثربخشی و کارایی این مفهوم در تحلیل و ارزیابی رفتار خارجی
دولتها شدهاند. در چنین فضایی همزمان با تغییرات محیط بینالمللی، برخی از
طرفداران مفهوم منافع ملی به بازتعریف این مفهوم در فضای جدید پرداخته و از ضرورت
وجودی آن دفاع کردهاند، به گونهای که حتی در عرصة جهانی شدن نیز گریز و گزیری از
مفهوم منافع ملی نیست. در این مقاله با اشارهای کوتاه به سیر تحول مفهوم منافع
ملی، از ضرورتها و بایستههای مفهوم منافع در جمهوری اسلامی ایران با عنوان مباحثی
چون بلوغ مفهومی منافع ملی، حل تعارضات ایدئولوژیک، الزامات محیطی و منطقهای، نظام
بینالمللی و هژمونی آمریکا و مردمی بودن نظام و هویت ملی دفاع شده است.
خلاصه ماشینی:
"ایشان پس از تبیین چهار دیدگاه «واقعگرایی»، «ذهنیگرایی»، «وابستگی متقابل» و «همگرایی» در بارة منافع ملی، نتیجه گرفته است که اولا مفهوم منافع ملی به لحاظ عدم دقت مفهومی، مفروضههای غلط و نقص روششناختی کارایی تبیین تحولات بینالمللی و قدرت راهنمایی تحلیلگر و سیاستگزار سیاست خارجی را از دست داده است؛ ثانیا مفهوم مناسب و جانشین پایدار برای منافع ملی، نه مفهوم «منافع فوق ملی» بلکه «مفهوم مصالح متقابل بشری» میتواند باشد؛ به این دلیل که نارسایی و نبود کارایی مفهوم منافع ملی، تنها ناشی از ضعف مفهومی یا تغییر محیط داخلی و بینالمللی نبوده است که با مفهوم منافع فوق ملی بتوان بر آن فایق شد بلکه اتکاء بر مفروضههای غلط و ضعف روششناختی از نارساییهای اساسی مفهوم به شمار میرود (سیفزاده، 1370، صص281-282).
در چنین شرایطی نظام جمهوری اسلامی ایران با توجه به تحولات ژئوپلیتیک در منطقه در اثر ایجاد مرزهای جدید در کشورهای استقلالیافته از شوروی سابق، رژیم حقوقی دریای خزر، مواضع کشورهای خلیج فارس و اختلافات مرزی بین آنها و اختلافات آنان با ایران به ویژه در مورد جزایر سهگانه، مسئله نفت و مرزهای دریایی خلیج فارس و مناطق ویژة مشترک آن و رژیم حقوق دریاها، مسئلة تنگة هرمز و به ویژه تحولات ژئوپلیتیک ناشی از حضور آمریکا در دو سوی مرزهای شرقی و غربی ایران، به علاوه جایگاه منازعات تاریخی منطقة خاورمیانه و حضور رژیم صهیونیستی اسرائیل و اختلافات ایدئولوژیک و سیاسی با آن، نیازمند شدید به تعریف و بازتعریف منافع ملی کشور بر اساس اجماع داخلی و اعتبار منطقهای و بینالمللی است."