خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد نویسنده برای بیان این عقاید به نوعی تحت تاثیر افکار کارل مارکس بوده باشد که در همین مقاله از قول وی حسابداری را اینگونه تعریف میکند:"حسابداری شکلی از آگاهی غلط را تداوم میبخشد و ابزاری است برای به رمزوراز در آوردن امور"،و بالاخره نویسنده با طرح این سوال و ظاهرا از قول آقای لی (Lee) که آیا یک شرکت به عنوان یک حقیقت محض خارجی وجود دارد؟و اگر اینگونه نیست،به نظر میرسد هرگونه صغری کبری کردن،راجع به حسابداری برای واقعیت اقتصادی آن و تردید راجع به قواعد(حسابداری)در مقابل اصول(حسابداری)نوعی مطالعه بوده و استنتاجهای غلطی را در پی خواهد داشت؟ طرح اینگونه مباحث و سئوالات از طرف نویسنده در مورد مسایل خردی مانند اقتصادی میتواند در مورد مساله کلانی مانند حکومت نیز مطرح باشد.
از نظر فلسفی میتوان سوال کرد که آیا یک حکومت(دولت)به عنوان یک حقیقت محض وجود خارجی دارد؟تا لازم باشد صغری کبری کردن،راجع به قانون اساسی و قوانین عادی(در مقیاس خود اصول و قواعد و استانداردهای حسابداری برای بنگاه) جلوی خودگامگیهای دولت و هرج و مرج امور گرفته شود."