خلاصه ماشینی:
"اما گذشته از همه اینها پذیرش این ادعا که ابن قیم مبتکر استفاده از ضوابطی غیر متکی برسند در شناسایی احادیث موضوع است، و این که او بر خلاف گذشتگان، معیار و قاعده را اصل قرار داده و با ابتکار، تحولی در این فن و ساختار آن به وجود آورده است، محتاج تأمل بیشتری است؛ زیرا گرچه خود ابن قیم در کتاب المنار به این سوءال که «آیا میتوان بدون توجه به سند و توسط ضابطهای دیگر موضوع بودن حدیثی را ثابت کرد؟» اجمالا و عملا پاسخ داده و گوید: این سوءالی با ارزش است و کسی که در زمینه شناسایی سنت صحیح مهارت و تبحر داشته باشد، با این ضابطه آشناست.
بررسی و نقد ادعای استفاده از معیارهای معتبر و تسلط در تطبیق آنها بر مصادیق از آنجا که قضاوت نهایی در مورد عملکرد حدیثپژوهان با بخش متن حدیث گره خورده و نیز از آنجا که این قضاوت مبتنی بر نوع و نحوه تنظیم قواعد، ملاکها، ضوابط و معیارهایی است که برای شناسایی به کار میروند، لازم است در نقد و بررسی عملکرد ابن قیم و قضاوت در مورد صحت و سقم بخش دوم ادعای اهل سنت به مطالب ذیل توجه ______________________________________________ 44.
در سرتاسر این مقاله نگارنده خود را موظف نمیداند به اثبات یا نفی موضوع بودن حدیثی بپردازد ـ هر چند در مواردی که ضرورتی احساس شده این کار صورت پذیرفته ـ بلکه مقصود این اوراق، توجه به این نکته است: آیا کسی که مدعی است «فلان حدیث بر اساس فلان معیار و قاعده موضوع است» در عرضه دلیل موفق بوده است؟ و آیا دلیل وی شافی و وافی به مقصود هست یا خیر؟ لذا در تمامی انتقاداتی که بر ابن قیم به ویژه در بررسی احادیث میشود، نباید این سوء برداشت حاکم شود."